اثرات انکار ناپذیر نقش خانواده در توسعه آموزشی پایدار
مدیر دبیرستان شهید هدایتی علی آباد کتول معتقد است: امروزه توسعه آموزش پایدار در جامعه بسيار مورد توجه است و به نظر می رسد، عوارضی كه توسعه در دنيای جديد بر خانواده ها و فرزندان داشته را می توان با دخالت فلسفه پايداری در آموزش و پرورش تعديل كرد.
به گزارش زرین نامه؛ اصولاً مدارس در جهت استمرار شادابی و انگيزش كودكان در خانواده ها به ويژه با مشكلات مطرح در دنيای مدرن كه عموماً پيامد توسعه صنعتی و فراصنعتی است، نقش اساسی دارند. مدارس می توانند در روابط اجتماعی كودكان مؤثر بوده و آنها را از انزوای حاصل از رايانه ها و بازی های رايانه ای خارج و به سمت بازی های گروهی با همسالان خود رهنمون كنند. هماهنگی با خانواده ها در ايجاد فضای مناسب بازی در خانه و مدرسه يكی از اين راهكارها است.
توجه ويژه به امور تربيت بدنی و تلاش برای مشاركت هرچه بيشتر دانش آموزان در فعاليت های جسمانی می تواند در فرايند رفع مشكلات روحی و روانی و همچنین تلاش برای اتصال خانواده و مدرسه می تواند در عادی سازی روحيه شخصی و اجتماعی آنها بسيار مؤثر باشد. در همین راستا گفتگویی با ابوالقاسم زنگانه از مدیران با سابقه استان گلستان و مجری طرح تعالی در دبیرستان شهید هدایتی علی آباد کتول انجام داده ایم که حاوی نکات کلیدی و آموزنده درباره مسائل آموزشی است.
نقش خانواده را در مناسبت های آموزشی و پرورشی چگونه ارزیابی می کنید؟
بدون شک رکن اول و سنگ بنای آموزش و تربیت فرزندان در خانواده پایه گذاری می شوند. در واقع خانواده پی ریزی این فرایند را به عهده دارند و پر واضح است که هر قدر این پی ریزی و بستر سازی غنی تر و استوار تر باشد در مراحل بعدی شخصیت فرزندان غنای بیشتری پیدا خواهد کرد. نقشهای مهم خانواده را می توان به ابعاد سازندگی، فرهنگی ، اجتماعی و مذهبی تقسیم کرد.
در بُعد سازندگی خانواده باید گفت طفل فطرتاً پاک به دنیا می آید و این خانواده است که او را صالح یا فاسد بار می آورد. تربیت خانوادگی حتی خصایص و صفات وراثتی را تحت الشعاع قرار می دهد و گاه خنثی می سازد . کودک دفتری از کتاب طبیعت است که در آن چیزی نوشته نیست. این خانواده است که در آن دفتر جملات افتخار آمیز یا ذلت آفرین می نویسد. خانواده شخصیت کودک را رنگ می دهد و خط مشی او را در زندگی حال و آینده معین می سازد و در او سازندگی یا ویرانگری ایجاد می کند.
بُعد فرهنگی خانواده زمینه ساز شکل گیری شخصیت کودک است. کودک در جایی به دنیا می آید، که از قبل ساخته و دارای فرهنگی ارزیابی شده، یا غلط است. طفل از هما روزهای تولد این فرهنگ را از طریق والدین، کسان و بستگان می گیرد و بر این اساس ذهن و افکار او شکل می یابد. بر اساس ذوق و نظر والدین است. در جنبه کسب اطلاعات و معلومات عمومی، مساله زبان و مکالمه، طرز معاشرت و آداب زندگی، اخلاق، عشق و محبت، صمیمیت و همکاری، همدردی و همسانی، شرافت و عزت نفس و صدق و صفا نیز خانواده نقش اساسی دارد. خانواده مهمترین مرکز انتقال تمدن است بدان حد که میزان انسانیت و مدنیت آدمی بسته به این است که در کدام خانواده و با چه بعدی از مدنیت پرورش یافته است.
از نظر اجتماعی، خانواده نخستین مسئول صلاح و فساد جامعه است. از آن بابت که بنیان های فکری کودک در خانواده گذاشته می شود. نخستین محیطی که فرد را به زندگی اجتماعی می کشاند و تمایلات و اندیشه های دینی، سیاسی، عقیدتی، اجتماعی و ایده آلها اغلب از آنجا منشاء می گیرد. خانواده مسئول عیب ها و فسادهای بیشمار اجتماعی و منبع هرگونه خیر و برکت و نعمت و سعادت جامعه است.
جایگاه مذهبی خانواده در جامعه امروز جایگاه رفیع و منیعی است. خانواده اولین محلی است که طفل احساسات و عواطف معنوی را می آموزد و زیر بنای شخصیت مذهبی اش شکل می گیرد. انجام فرایض مذهبی، همراه بردن فرزندان به مراسم مذهبی و نماز جمعه و جماعت، قرائت قرآن در حضور فرزندان و ... می تواند در اینده مذهبی کودکان موثر باشد و زمینه ساز پرورش کودکانی مذهبی و خدا محور باشد.
جبهه گیری برخی خانواده ها را در مقابل قوانین آموزشگاه یا عدم همکاری در تربیت دانش آموزان چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه در جامعه کنونی برخی خانواده ها از معلم و یا پرسنل مدرسه انتظار آموزش تمام هنجار های اجتماعی و شخصیتی را به دانش آموزان دارند و توپ را در همه موارد در زمین مدرسه می اندازند و در رسیدن به خواسته های آموزشی و اجتماعی خویش نیز به هیچ عنوان حاضر به همکاری نیستند و بار تمام این مسئولیت را به دوش معلمان و کادر مدرسه می اندازند.
جالب اینجاست که همین خانواده ها که از مدرسه توقع تربیت خانوادگی فرزندان خود و بروز رفتار های مناسب هم در مدرسه و هم در محیط خارج از مدرسه دارند، در خانه به هیچ عنوان از الگوهای شخصیت دهی و کنترلی مناسب و استاندارد پیروی نکرده و با هنجار شکنی و حتی تنبیه بدنی ، تمام رشته های سیستم آموزش و پرورش را پنبه کرده و با ایجاد دو گانگی در امر تربیت باعث ایجاد اختلال در سایر امور آموزشی و تربیتی نیز می شوند. هر چند تعداد این خانواده ها زیاد نیستند و اکثر خانواده ها در امورات فرهنگی و تربیتی با شیوه های نوین مدارس هماهنگ هستند ولی همان تعداد کم نیز باید توجیه شوند که فرایند آموزش و پرورش باید با خرد جمعی و تعامل با مدرسه و عوامل مدرسه صورت پذیرد.
به کار گیری فناوری های نوین در آموزش و پرورش را چگونه تفسیر می کنید؟
بدون شک استفاده از تکنولوژی در هزاره سوم امری اجتناب ناپذیر و غیر قابل انکار است و حرکت به سوی دولت الکترونیک نیز یکی از ثمرات استفاده از این تکنولوژی است. اما ذکر این نکته ضروری است که در فرایند آموزش فناوری هیچگاه جای مطالعه و منابع مکتوب را نخواهد گرفت. اما نکته ای که در این بین مغفول مانده است و خانواده ها بدان توجهی ندارند، نحوه استفاده از این وسایل و کنترل ارادی در استفاده بهینه از آنهاست.
کودکان آینه تمام نمای والدین هستند. هنگامی که والدین در زمان استراحت، هنگام صرف غذا، در مجالس مهمانی و حتی در رختخواب حاضر به ترک گوشی همراه خود نیستند و سیر آفاق و انفس در شبکه های مجازی را به مصاحبت با خانواده یا اقوام ترجیح می دهند، بالتبع انتظار استفاده منطقی از تبلت توسط کودکان و نوجوانان نیز امری عبث خواهد بود. از برآیند گفتار فوق چنین بر می آید ورود به دنیای دیجیتال بدون پیش زمینه و داشتن آگاهی از نیاز های تکنولوژیک نه تنها برای کودکان بلکه برای افراد بزرگسال نیز تبعات فراوانی به همراه خواهد داشت که پرداختن به آن از حوصله این مقال خارج است. بنابراین خانواده ها باید در نظر داشته قبل از خرید تبلت یا هر وسیله دیگری اعم از دیجیتال یا غیر دیجیتال و اصرار به یادگیری از طریق فناوری های جدید، نیاز سنجی و ضرورت داشتن آن در خانواده مطرح و بررسی شود و صرف خرید این وسیله توسط بچه های فامیل یا در و همسایه، دلیل خرید آن تلقی نشود.
نظرتان راجع به تنبیه بدنی چیست؟
بدون شک هیچ مدیر و معلم متعهدی تنبیه بدنی دانش آموزان نمی پسندد و هیچ کس با تنبیه بدنی موافق نیست. اما نکته ای که در این بین مغفول مانده است اینکه برخی خانواده ها که در اکثر موارد تنبیه بدنی را تنها چاره و یا به عبارتی اولین گزینه روی میز جهت تربیت بچه های خود می دانند، کوچکترین فشار و تنبیه از جانب مدرسه را حتی به صورت خیلی جزئی مثل چند صفحه جریمه، محرومیت از زنگ ورزش، محرومیت موقت از کلاس درس یا مدرسه و ... بر نمی تابند و جانبدارانه و تمام قد از فرزند خود حمایت می کنند و کل شیوه های تربیتی به کار گرفته شده از جانب معلم و مدیریت مدرسه را زیر سوال می برند. باید این واقعیت را بپذیریم که دانش آموزان در طول روز تنها چند ساعت در اختیار مدرسه هستندکه تقریباً 90 درصد از این زمان نیز به آموزش تعلق دارد، و بعد از تعطیلی مدرسه بچه ها بیشتر اوقات در اختیار خانواده های خودشان هستند. در واقع زیربنای شخصیتی و رفتاری بچه ها در محیط خانه و در بین اعضای خانواده شکل می گیرد و آنچه که ما در مدرسه مشاهده می شود، بر آیند تربیت خانوادگی، آموزش های والدین، نحوه برخورد والدین با یکدیگر و ... می باشد که به صورت رفتار های ناهنجار در مدرسه بروز می کند.
سخن پایانی
در جامعه امروزی و با وجود هجمه های شدید دشمن، بهترین شیوه مقابله با اکثر بحران های اجتماعی و ناهنجاری های فرهنگی توسعه آموزش و آگاهی رسانی به خانواده ها است.
آموزش روش های تربیتی در کلاس های آموزش خانواده، ساخت و تولید برنامه های مختلف در رسانه ملی، آموزش برخی اصول اولیه در تیزر های کوتاه و پخش از صدا و سیما، چاپ بروشور و کاتالوگ در خصوص نحوه برخورد با بچه ها در محیط منزل، استفاده از اساتید مجرب علوم رفتاری در کلاس های آموزش خانواده، در حل این معضل اجتماعی موثر هستند. در واقع هر قدر خانواده ها بیشتر در معرض آموزش علوم رفتاری قرار بگیرند و با نکات آموزشی و تربیتی آشنا شوند، نوعی وحدت رویه در تربیت فرزندان ایجاد می شود که در نهایت بروز مشکلاتی نظیر افت تحصیلی، مشکلات رفتاری، خشونت و پرخاشگری در مدارس کمتر خواهد شد. امید است با رعایت موارد فوق و استفاده از سایر شیوه های خلاقانه توسط خانواده ها، مدیران و معلمان مدارس شاهد روزهای طلایی در مدارس باشیم و بتوانیم دانش آموزان متعهدی تقدیم جامعه کنیم.
گزارش: وحید حاج سعیدی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه