چگونگی نفوذ سیاسی نظام سلطه در جمهوری اسلامی ایران
در این یادداشت تحلیلی به واسطه مجال اندک، بدون مقدمه، صرفاً «چگونگی و راه های نفوذ سیاسی نظام سلطه در جمهوری اسلامی ایران» مطرح و بررسی میشود.
به گزارش زرین نامه؛ موسی حاجیکلاته از اساتید علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول درباره «چگونگی و راه های نفوذ سیاسی نظام سلطه در جمهوری اسلامی ایران» نوشت: دلایلی که نفوذ سیاسی را نسبت به دیگر نفوذها با اهمیت و مهم جلوه میدهد، مدیریت جامعه و نظام، تعیین استراتژیهای کلان و راهبردها، پیگیری اهداف انقلاب اسلامی در داخل و خارج و بالاخره در اختیار داشتن مؤلفه قدرت در حوزه سیاسی است. دشمن با نفوذ سیاسی، از طرق مختلف می تواند امور مربوطه را به تناسب میزان نفوذ مزبور مدیریت و هدایت نموده و اهداف نظام سلطه را روز به روز پیش ببرد.
به نظر میرسد راه ها و بسترهای نفوذ سیاسی در کشور و جامعه اسلامی ایران در 3 بخش؛ 1.تصمیمگیران 2.تصمیمسازان 3.مردم ، قابل تبیین و تحلیل میباشند.
تصمیمگیران:
مسئولین بلندپایه در نظام به عنوان تصمیمگیران، حساسترین جایگاه در میزان نفوذ سیاسی در هر کشور میباشد که در حال حاضر در جمهوری اسلامی تا حد زیادی راه های نفوذ در این مرتبه بسته است، اما با لحاظ سنوات گذشته، جمهوری اسلامی در سطح ریاست جمهوری و دیگر سطوح عالی نفوذ پذیری را در اوایل انقلاب اسلامی تجربه نموده است. لذا احتمال نفوذ مجدد سیاسی در این سطح در آتی منتفی نیست و در صورت تحقق این امر، دشمن دیگر نیازی به هزینههای گزاف در حوزههای نظامی، امنیتی و سیاسی نداشته و با یک حکومت و حاکمان دست نشانده و مطیع در راستای نیل به اهداف خود مواجه است.
تصمیمسازان:
مشاوران بلندپایهی در کنار تصمیمگیران، فعالان و نخبگان، احزاب سیاسی، رسانهها، گروههای دانشجویی مختلف به ویژه جریانهایی که در عرصه سیاسی رویکرد انتقادی نسبت به نظام دارند، همگی در زیرمجموعه تصمیمسازان در نظام جمهوری اسلامی، به عنوان دومین مرتبه از مبادی نفوذ سیاسی دشمن مطرح و قابل توجه هستند. ویژگی مهم این گروه قابلیت جریانساز بودن آنان است به طوری که هر یک از این تصمیمسازان به خودی خود در نظام سیاسی و جامعه میتوانند جریانساز بوده و بر بخشهای قابل ملاحظهای از مردم تأثیرگذار باشند.
به نظر میرسد سهلترین شیوه دشمن برای نفوذ سیاسی در بستر دوم اتفاق میافتد، زیرا جذب احزاب و جریانهای سیاسی منتقد به نظام و یا ایجاد رسانهها و سایتهای خبررسانی با ماهیت ضد انقلابی آسانترین راهکارِ در دسترس و بدون ریسکِ دشمن برای تحقق نفوذ سیاسی و مدیریت و جهتدهی تصمیمسازان و جریانسازان سیاسی در کشور است.
در تحلیلِ بیشتر بستر دوم لازم به ذکر است که دشمن در 3 حوزه، اهداف خود را پیگیری می کند:
اول؛ دشمن توسط جریانسازیِ گروههای همسوی خود در داخل، در سطوح تصمیمگیری نظام نفوذ نموده و یا با استراتژی اعمال فشار از پایین و چانهزنی از بالا به برخی از مقاصد اولیه خود که زمینهساز نفوذهای بعدی و بیشتر است، میرسد. مانند تغییر یک تصمیم دولتی و یا تغییر در بخشی از یک سیاست کلی.
دوم؛ با ساماندهی احزاب سیاسی منتقد متمایل به غرب و حمایت تودههای مردمی، آنان را در سطوح مختلف مجلس، دولت و غیره به قدرت برساند که در صورت تحقق چنین امری به طور نامحسوس و به تدریج گفتمان انقلاب اسلامی و ماهیت ضد استکباری آن از بدنه مدیریت کشور رخت بر میبندد و این همان نقطه عطف در اهداف نفوذ سیاسی دشمن است.
سوم؛ گروههای جریانساز با القاء دشمن بتوانند با تمام امکانات و ابزار مطبوعاتی، رسانهای و فضای مجازی، با القاء شبهه، تردید و شایعه بر روحیه انقلابی عموم مردم تأثیر گذاشته و اعتقاد آنان به آرمانهای انقلاب اسلامی را کُند نمایند.
در نفوذ سیاسی دشمن بر تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور، علیرغم اینکه مواردی از قبیل مطامع، منافع، مصالح شخصی، گروهی و یا حزبی و همچنین تهدیدات، فشارها و ترسیدن از جنگ و نداشتن روحیه مقاومت مؤثر است، اما منشأ تمام نفوذهای سیاسی در سطوح مختلف یاد شده در بندهای 1 و 2 ، القاء و نفوذ فکری دشمن است، تا با تسخیر افکار و اذهان نخبگان سیاسی کشور، مدیریت معکوس«حبّ و بغض» و «شک و یقین» جامعه اسلامی را در راستای نفوذ سیاسی و خواستههای نظام سلطه هماهنگ کند.
در صورتی میتوانیم صحبت از نفوذ سیاسی دشمن در نخبگان کنیم که به لحاظ فکری در گرایش و جهت منافع دشمن قرار گیرند و وقتی نفوذ فکری به عنوان مقدمه و بستر فکری دیگر نفوذهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی محقق شود، بدیهی است که سایر نفوذها و نیل به اهداف برای دشمن سهل الوصول خواهد شد.
مردم:
مردم در اقشار و دستهبندیهای مختلف در معرض نفوذهای دشمن هستند. اگر بخشی از مردم را طرفدار و حامی نظام، بخشی دیگر از مردم را بی طرف و برخی را نیز مخالف یا منتقد به نظام در نظر بگیریم، هرکدام به نوعی مورد هجمه و نفوذ فکری و سیاسی دشمن قرار میگیرند که خروجی تمام آنان نا امید کردن مردم و جامعه از گفتمان انقلاب اسلامی است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه