خانواده و بحران شبکههای اجتماعی
برخی خیلی ها تصور زندگی در زمان های گذشته با امکانات حداقلی، مانند یک کاووس هولناک است. اینجاست که دیالوگ معروف در فیلم های سینمایی خانوادگی معنا پیدا میکند: «دلم رو به چی این زندگی کوفتی خوش کنم؟»
به گزارش زرین نامه؛ ابوالفضل علی آبادی درباره بحران آفرینی شبکه های اجتماعی در خانواده های ایرانی نوشت:
حرف اول:
در این سال های اخیر، برنامههایی متنوع از رسانه ملی پخش شده است که سعی دارد مخاطب را به سال های نه چندان دور از زندگی گذشته ببرد.
نقش و نگار ساختمانها، نوع زندگی شهری و روستایی، پوشش خاص مردم، همه و همه برای ذهن مخاطب خاطره انگیز است.
در کنار همه ی این خاطرههای شیرین، گاه میشود با دیدن تصاویری از دورههای خاص تاریخی و وضعیت امکانات در گذشته،این سوال برای افراد پیش بیاید که به راستی زندگی در آن ایام خاص چه سختیهایی را به همراه داشت.
نبودن وسیله نقلیه مناسب، نبودن سرگرمیهای متنوع امروزی، نبودن وسیلههای ارتباط جمعی مانند تلفن و ....
به راستی گذشتگان با فقدان این ابزارها چه سخت و طاقت فرسا زندگی میکردند. تا آنجا که گاهی تصور زندگی در آن زمان، میتواند مانند یک کاووس هولناک باشد. اینجاست که این دیالوگ معروف در فیلم های سینمایی خانوادگی معنا پیدا میکند: «دلم رو به چی این زندگی کوفتی خوش کنم؟»
حرف دوم:
با توجه به وجود روزهای تعطیل فراوان در کشور و فراغت زیاد از کار و تحصیل، در بررسیهای جامعهشناسان یکی از معضلات جدی جامعه، عدم شادابی و به تعبیری افسردگی عمومی اعلام شده است.
این اتفاق در عصری در حال وقوع است که حتی ساکنین نقاط دور کشور همچون روستا نشینان مرزی و حتی مردمان عشایر هم با بسیاری از وسایل ارتباط جمعی و امکانات سرگرم کننده آشنا هستند.
در گذشته افراد نهایتاً از طریق نامه میتوانستند از اوضاع و احوال هم با خبر باشند،اما در مناستهای فراوانی همچون عید باستانی و عیدهای خاص مذهبی، جمعهای خانوادگی و فامیلی تشکیل و منشاء شادابی بسیاری میشد. به تعبیری معیشت مردم سخت، اما دل خوشیها زیاد بود. احترام به اعضای خانواده محور اصلی روابط به شمار میرفت و اعضای عشیره و فامیل نسبت به یکدیگر مسئولیت خاص احساس میکردند. روابط بر مبنای احساس و عاطفه معنا داشت و مجالس مهمانی با محوریت اعضای شرکت کننده پیش میرفت.
حرف حساب
یکی از متداولترین کلامها در محفلهای خانوادگی و فامیلی، گلایه از صحبت نکردن اعضای شرکت کننده و گویندگی موجودی واحد به نام تلوزیون است اما اعضای خانواده در زمانهای مشترک که فراغت از تحصیل و کار دارند هم، باز درگیر سایر وسایل ارتباط جمعی هستند.
محبت که شاکله اصلی روابط است نیز در این ابزار جستجو میشود، به گونهای که حتی به یاد آوردن روز تولد و تبریک گفتن و شنیدن، بر عهده شبکههای اجتماعی همچون تلگرام، لاین، فیسبوک و... است و اعضای این شبکهها خانواده فرد میشوند.
ادبیات گفتاری و رفتاری متناسب با فضای این شبکهها تغییر کرده و به روز میشوند. سنگ صبور و مشاورها در زمان بروز مشکلات فردی و خانوادگی، شبکههای اجتماعی میشوند که افراد موجود در آن ها هیچ شناختی از یکدیگر ندارند.
در گذشته تربیتهای معاند و متضاد با خانواده تنها در محیط بیرون از خانه برای والدین نگران کننده بود، اما در عصر ظهور شبکههای اجتماعی، گاهی محیط خانه به مراتب مسمومتر از محیطهای بیرونی است. خاصترین موضوعات و روابط جنسی به راحتی و در کمتر از ساعتی پیش روی فرزندان قابل مشاهد است.
علاقهمندی به زندگی فردی، انزواگرایی، انتخابهای نامناسب برای تشکیل زندگی مشترک، فاصله در روابط عاطفی بین اعضای خانواده، همه و همه گوشه ای از آسیبهای اجتناب ناپذیر برای بنیان مهمی به نام خانواده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه