بندر بن سلطان را به دو دلیل انتخاب کردند: روابط ویژهاش با آمریکا و قساوت قلبی که دارد. این انتخاب نشان میدهد عربستان در پی تشدید اختلافات با ایران است.
اقدام ناگهانی پادشاه عربستان در تعیین سفیر سابق و کهنهکار این کشور در آمریکا به عنوان رئیس جدید سازمان اطلاعات عربستان در سایهی شرایط کنونی منطقه و به ویژه درگیریهای سوریه سؤالهای فراوانی را برانگیخته است اما آنچه کاملآ مشهود است شیوهی تفکرات "بندر بن سلطان" درخصوص مقاومت در منطقه و لزوم از بین بردن حلقههای مقاومت در خاورمیانه به ویژه سوریه است. برای بررسی زوایای مختلف این انتصاب، با «سید امیر موسوی» کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میآید.
دلایل انتخاب بندر بن سلطان به عنوان رئیس اطلاعات عربستان چیست؟
این انتخاب در شرایط حساسی صورت گرفته است. در حال حاضر مردم در منطقهی شرقیه به طور جدی و با شیوههای مختلف اعتراضاتشان را مطرح میکنند. مسئلهی دیگر این است که آقای بندر به علت اختلاف نظری که با خاندان پادشاهی و به ویژه ملک عبدالله داشت، مدتی تحت نظر بود و بعد از فوت پدرش، امیر سلطان، تا امروز صدایی از او شنیده نمیشد.
من فکر میکنم در این مرحله او را به 2 دلیل وارد میدان کردهاند: روابط ویژهاش با آمریکاییها و قساوت قلبی که دارد. او از نظر دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) بسیار معروف است و کاملاً مطیع اوامر و برنامههای آمریکاست. لذا من فکر میکنم عربستان سعودی با این انتخاب، در زمینهی مسائل جدید منطقه، مسائل داخلی خودش و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران، وارد مرحلهی جدیدی میشود. به نظر من، انتخاب بندر بن سلطان نشان میدهد که عربستان در پی تشدید اختلافاتش با ایران است.
آیا میتوان گفت این انتخاب کاملاً برآمده از خواست آمریکاست؟
بعید نیست، به خاطر اینکه بعد از دیدار با فرماندهی ناوگان پنجم، مشورت با رئیس CIA و همچنین بعد از انفجار مرکز امنیت سوریه این انتخاب صورت گرفته است. بنابراین میتوان گفت این انتخاب کاملاً حسابشده بوده است. البته بعضیها میگویند شاید زمینه را برای پادشاهی بندر بن سلطان فراهم میکنند، چون هنوز برای ولیعهدی با سلمان بیعت عمومی نشده و شرایط داخلی عربستان خاص است. شورای بیعت اکثراً از جوانان و نسل جدید تشکیل شده است و بعید نیست آقای بندر نفوذ خاصی روی این شورا داشته باشد.
در واقع بعید به نظر نمیرسد که بخواهند برای ولیعهدی یا پادشاهی عربستان سعودی شرایط جدیدی را فراهم کنند تا این خاندان بر کشور حاکم شوند، چرا که آنها تحصیلکردهی انگلیس هستند و ارتباطات خوبی با آمریکاییها و همچنین رژیم صهیونیستی دارند. نکتهی مهم این است که آقای بندر بن سلطان در ادامهی سیاستهای پدرش قرار دارد. سلطان، چه در زمان وزارت و چه در زمان ولیعهدی، با شیعیان منطقهی شرقیه، لیبرالها و اسلامگرایان سیاسی در عربستان سعودی بسیار خصمانه برخورد میکرد.
علت دستگیری شیخ نمر هم بیشتر نفرینهای او علیه پدر بندر بود که میگفت او آن قدر آدمهای بیگناه را کشته و شکنجه داده است که در قعر جهنم جای دارد. در مجموع، به نظر من، انتخاب بندر باعث میشود که روابط سعودی با ایران، عراق و لبنان بسیار بدتر شود. همچنین احتمالاً مسئلهی بحرین و پیوستن این کشور به عربستان قویتر خواهد شد.
در سه چهار روز اخیر، معاون رئیس دستگاه اطلاعات ترکیه در استانبول و همچنین رئیس دستگاه اطلاعات خارجهی اسرائیل ترور شدند. از سویی دیگر، عمر سلیمان در آمریکا به شکل مشکوکی از دنیا رفت و رئیس اطلاعات سوریه هم کشته شد. در چنین شرایطی، بندر بن سلطان در عربستان روی کار آمده است. همهی این تغییرات و ترورها در حیطهی اطلاعاتی و امنیتی بودهاند. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
به نظرم کلاً منطقه وارد مرحلهی جدیدی شده است. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اردن، آمریکا، اسرائیل، عربستان، بحرین، اردن، ارتش مصر و برخی دیگر از کشورهای همسو با آنها کمیسیونی برای ایجاد اضطراب در منطقه، رویارویی با جمهوری اسلامی ایران و ایجاد فتنه بین شیعه و سنی تشکیل دادهاند که هدف اصلی آن تأمین منافع رژیم صهیونیستی و منزوی کردن حزبالله و حماس در منطقه است.
نکتهی مهم این است که آقای بندر بن سلطان در ادامهی سیاستهای پدرش قرار دارد. سلطان، چه در زمان وزارت و چه در زمان ولیعهدی، با شیعیان منطقهی شرقیه، لیبرالها و اسلامگرایان سیاسی در عربستان سعودی بسیار خصمانه برخورد میکرد. علت دستگیری شیخ نمر هم بیشتر نفرینهای او علیه پدر بندر بود که میگفت او آن قدر آدمهای بیگناه را کشته و شکنجه داده است که در قعر جهنم جای دارد.
من فکر میکنم، با توجه به اینکه نظرات مقرن بن عبدالعزیز تا حدودی مخالف ملک عبدالله بود، بندر را به جای او گذاشتهاند تا عربستان کاملاً در راستای همان حرکت شومی قرار بگیرد که علیه ملتهای منطقه در جریان است. لذا احتمالاً با آمدن بندر او ریاست این کمیسیون را بر عهده میگیرد و این حرکتها را تشدید میکند. به نظر من، اقدامات این کمیسیون بر سوریه و عراق تأثیرگذار خواهد بود و آنها تلاش میکنند تا آقای مالکی را سرنگون کنند. از سویی دیگر، حدود یک سال دیگر انتخابات پارلمانی لبنان است و قطعاً آنها تلاش خواهند کرد نقشهی سیاسی لبنان را عوض کنند. تحرکات شیخ احمد الاسیر در صیدا، جسارت بیش از حد به سید حسن نصرالله و نبیه بری و همچنین تحولات طرابلس لبنان در همین راستا قرار دارد.
نقشهی این کمیسیون برای عراق این بود که مالکی ساقط شود و دولت دستنشاندهای بر سر کار بیاید تا 2 استان عراق واقع در شمال و شمال غرب این کشور، یعنی الأنبار و صلاحالدین، با پشتیبانی کردها خودمختار شوند و به شرق سوریه بپیوندند. از طرف دیگر، آنها میخواستند طرابلس و عکا نسبتاً خودمختار شوند تا بندر طرابلس کلاً به سوریه متصل شود و به این وسیله بتوانند از دو طرف، دولت و ارتش سوریه را مهار کنند. البته این نقشهی آنها نقش بر آب شد. در عراق طرح سرنگونی مالکی ناکام ماند. در این قضیه آقای طالبانی مانع بزرگی برای سرنگونی حکومت مرکزی به شمار میرفت.
همچنین تجدید نظر آقای مقتدا صدر و عقبنشینی گروه ایشان در برخورد با گروه مالکی کمک کرد تا نقشههای آنها بیاثر شود. من فکر میکنم تا زمانی که بحث سوریه روشن نشود آنها بیکار نمینشینند. اگر در سوریه آقای بشار اسد مقاومت کند و بر سر قدرت بماند و حزبالله و مالکی هم از قدرت کنار نروند، عصبانیت و نگرانی آنها نسبت به آیندهی عربستان روز به روز بیشتر خواهد شد. بنابراین آنها میخواهند هر چه سریعتر، قبل از فوت ملک عبدالله، نقشههایشان را اجرا کنند.
دیروز خبری از انفجار ساختمان دستگاه اطلاعات عربستان و کشته شدن مشاور بندر بن سلطان در رسانهها پخش شد. به نظر شما، این انفجار (در صورت صحت) از طرف چه گروهی و با چه اهدافی صورت گرفته است؟
هنوز صحت این خبر تأیید نشده است. اما اگر درست باشد، نشان میدهد که گروههای مخالف بندر وارد عمل شدهاند. در حال حاضر، در داخل خاندان سلطنتی دو گروه در مقابل هم هستند: یک گروه مقرن، رئیس سابق وزارت اطلاعات، و عبدالعزیز، پسر عبدالله، هستند و گروه دیگر خاندان ولید بن طلال که کلاً با سیاستها و رویهی فعلی عربستان مخالفاند.
البته گروههای سیاسی دیگری هم در عربستان فعال شدهاند. گروههای سنی سنتگرا، از جمله سلفیها، با شرایط جدید عربستان سعودی مخالفت میکنند. لیبرالها و شیعیان منطقهی شرقیه نیز خیلی قوی در صحنه حاضر شدهاند. در این میان، گروه جدیدی هم به صف مبارزان سیاسی در عربستان اضافه شده است و آن زنان هستند که وارد میدان شدهاند. البته اگر خبر انفجار تأیید شود، به نظر نمیرسد کار این گروهها باشد، بلکه به احتمال قوی در حلقهی داخلی خود خاندان این اقدام صورت گرفته است.
منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان
ارسال دیدگاه