ویژه نامه شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)
زرین نامه: شهادت ششمین نور از انوار الهی حضرت امام جعفر صادق (ع) رئیس مذهب شیعه را خدمت شما و همه ی مسلمین به خصوص شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
به گزارش زرین نامه؛ به مناسبت فرا رسیدن 25 شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) ویژه نامه ای تقدیم می شود :
نگاهی به نحوه شهادت امام صادق علیه السلام
از سوي ديگر امام در سالهاي آخر عمر خود شديداً لاغر و ضعيف شده بود و به تعبير يکي از افرادي که امام را در آن روزگار ديده بود از او چيزي نمانده بود جز سرش، کنايه از اينکه بدن کاملاً فرسوده و نحيف شده بود. سراسر زندگيش به دشواري و سختي و رنج آفريني گذشته بود. و درسال هاي آخر عمر بر ميزان محدوديت و احضار و تهديد او اضافه مي شد که اين خود بر خستگي و رنجش مي افزود.
روزي منصور به وزير دربارش « ربيع » گفت همين اکنون جعفربن محمد {امام صادق(ع)} را در اينجا حاضر کن.
ربيع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق( عليه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندي به آنحضرت رو کرد و گفت:
« خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم آيا در مورد سلطنت من اشکال تراشي مي کني ؟»
امام : آنکس که چنين خبري به تو داده دروغگو است ...
ربيع ميگويد : امام صادق( عليه السلام) را ديدم هنگام ورود لبهايش حرکت مي کند، وقتي که کنار منصور نشست، لبهايش حرکت مي کرد و لحظه به لحظه ازخشم منصور کمتر مي شد.
وقتي که امام صادق( عليه السلام) از نزد منصور رفت، پشت سر امام رفتم و به او عرض کردم : وقتي که شما وارد بر منصور شديد منصور نسبت به شما بسيار خشمگين بود ولي وقتي که نزد او آمدي و لبهاي تو حرکت کرد خشم او کم شد شما لبهايتان را به چه چيز حرکت مي دادي؟
امام صادق( عليه السلام) فرمود: لبهايم را به دعاي جدم امام حسين ( عليه السلام) حرکت مي دادم و آن دعا اين است : يا عُدَّتي عِندَ شِدَّتي وَيا غَوثِي عِندَ کُربَتي اَحرِسنِي بِعَينِکَ الَّتي لا تَنامُ وَاکَنِفنِي بِِرُکنِکَ الذَّي لايُرام
« اي نيرو بخش من هنگام دشواري هايم و اي پناه من هنگام اندوهم به چشمت که نخوابد مرا حفظ کن و مرا در سايه رکن استوار وخلل ناپذيرت قراربده »
آتش کشيدن خانه امام صادق(عليه السلام)
مفضّل بن عمر مي گويد: منصور دوانيقي براي فرماندار مکه و مدينه حسن بن زيد پيام داد: خانه جعفر بن محمد( امام صادق (ع) را بسوزان، اواين دستوررا اجرا کرد و خانه امام صادق( عليه السلام) را سوزانيد که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد، امام صادق ( عليه السلام) آمد و میان آتش گام بر مي داشت و مي فرمود: اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّري اَنا بنُ اِبراهِيمَ خَليلِ اللهِ
« منم فرزند اسماعيل که فرزندانش مانند رگ و ريشه در اطراف زمين پراکنده اند منم فرزند ابراهيم خليل خدا( که آتش نمرود بر او سرد و سلامت شد )»
برنامه قتل امام صادق (عليه السلام)
سرانجام منصور نتوانست پيشرفت امام را ببيند و عظمت او را تحمل نمايد. طرح قتل او را از طريق مسموم کردن تهيه نمود.
اين نکته را ناگفته نگذاريم که بني عباس درس مسموم کردن امامان را از پيشوايان راستين خود، يعني بني اميه آموختند. معاويه بارها گفته بود خداوند ازعسل لشکرياني دارد و.. که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود ميداد.
منصور توسط والي خود در مدينه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند و بعد حيله گرانه به گريه و زاري و عزاداري او پرداخت.
اينکه در امر شهادت امام، منصور دست داشته جاي شکي براي ما نيست، زيرا که خود بارها گفته بود که او چون استخواني در گلويم گير کرده است.
شايد منصور جداً وقلباً دوست نداشت امام را بکشد ولي چه مي توان کرد که مقام است و سلطنت، پست است و موقعيت. مگر هر کسي ميتواند از آن بگذرد؟ امر شهادت او را توسط منصور، برخي چون ابوزهره انکار کرده اند، بدليل ابراز تأسف منصور از مرگ او و هم گفته اند که اين امر خلاف تحکيم پايه هاي حکومت او بود.
ديگران هم همين افکار را داشته اند و يا برخي ديگر از آن به ترديد ياد کرده اند. ولي با توجه به سابقه برخورد و احضار و تهديد منصور، و با توجه به اعمال زمامداران پس از او معلوم مي شود بني عباس چون بني اميه در خط امام کشي بودند و آنها شش تن از امامان ما را مسموم کرده اند. آري او پس از قتل امام ابراز تأسف هم کرد و آن مصلحتي بود.
ارسال دیدگاه