نقش رهبری در حفظ صلابت و اقتدار یک انقلاب

به گزارش خبرنگار زرین نامه: می بینیم بعد از گذشت بیش از 3 دهه و با وجود چالش های فراوان انقلاب اسلامی ما هنوز پا برجا است. در یکی – دو سال اخیر، آتشی طغیان کرد و کاخ های دیکتاتورهای منطقه را یکی پس از دیگری درنوردید: بن علی در تونس، قذافی در لیبی، مبارک در مصر همچو شاه ایران سقوط و سرنگونی را سرانجام خود ساختند.

هرچند غیر از این کشور های یاد شده به بحرین و یمن نیز آتش سرایت کرده و حتی با شدت کمتر در عربستان و کویت هم شعله آن نمایان است.

انقلاب ما در طول 34 سالی عمر خویش، همجه های فراوانی را گواه بوده است، استمعار گران، استقلال و آزادی ملت ایران را بر نتابیده و ایران را به مثابه ملک پدری خود می نگریستند.

حمایت از گروه های معاند و تجزیه طب، جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی و سیاسی و حال نیز اعتقادات، فرهنگ و اندیشه ملت ایران را نشانه گرفته اند.

به نوعی می توان گفت؛ حیاط خلوت ما را سیل خود قرار داده و اگر چاره جویی نشود، خطرناک و آثاری غیر قابل جبران خواهد داشت. هر چند هوش و اندیشه متعالی رهبر انقلاب مقداری از خطر را کاسته و همیشه قبل از پیدایش خطر، مسئولان را هوشیار می سازد.

در دهه های قبل تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و حال نیز جنگ نرم از اشاره ایشان به فرهنگ و حاکی از اهمیت آن است.

با آن که از عمر انقلاب های کشورهای عربی مدت زیادی نمی گذرد اما عملا باید گفت؛ انقلاب های آنان در جاده ناثواب روزگار گام برداشته و از خواسته های انقلابیون فاصله گرفته، زیرا نبود یک رهبر واقعی موجیات سردرگمی و اختلاف نظر سردمداران قیام را محیا ساخته است و این در راستای آرزوی آنانی می باشد که به دنبال ایجاد دولت هایی لیبرال و سکولار هستند وبی شک استعمارگران را خشنود و مسرور می سازد.

بعد از انتخابات سال 88 که پیامد ٱن فتنه بود ، خیلی از همین سران عربی مضمحلل مستقیم و غیر مستقیم از فتنه گران حمایت کردند و رهبر فرزانه انقلاب، بار ها آنان را از گفتار و رفتار نسنجیده بر حذر داشت و به ملت ایران نوید داد که در آینده ای نه چندان دور پایه های حکومت آنان به لرزه در خواهد آمد و ملت های ستم دیده آنان رنگ آزادی خواهند دید و حال ناظریم که آن نوید به واقعیت پیوست.

تداعی کرد بر ایمان نامه ای که امام راحل (ره) برای میخائیل گورباچُف رئیس جمهور شوری سابق فرستاد و فروپاش بلوک شرق در آینده ای نه چندان دور را برای او یادآور شد.

بانگاهی چند خطی پی می بریم وجود رهبری دانا و اندیشمند برای حفظ اقتدار و طلابت نیازی مهم است و چه بسا اگر رهبری مقتدر در صدر انقلاب ایران نبود، گروه های لیبرال و سوکلار و در اوان انقلاب، آن را به کژ راهه سوق می دادند و امروزه نامی از اسلام ناب محمدی( ص) در پسوند آن وجود نداشت.

خداوندا رهبر عزیزمان حفظ فرما و بر طول عمر پر برکتش ایشان بیافزا.