چه کسی گفته برادرم جمشید دانایی فر شهید شده؟؟؟

زرین نامه: جمشید دانایی فر هنوز برای من زنده است....

به گزارش زرین نامه؛ سلام جمشید جان...من سید مصطفی صادقی هستم .میخواهم برای تو بنویسم اما چگونه و از کجا شروع کنم نمیدانم.آنقدر ناراحتم از وضعیتت که چند روزیست کارهایم را درست انجام نمیدهم و بعضی اوقات با فکر کردن به تو چشمهایم تر میشود.

برادر من،عزیز من تو الان کجایی؟در چه وضعی هستی؟

بیشتر مردم میگویند تو به شهادت رسیدی اما من باور نمیکنم چون هیچ مدرکی برای حرفهایشان ندارند.تورا پیدا نکرده اند و خبری از تو ندارند بنابراین چگونه میگویند تو شهید شدی؟؟چرا پیکرت را نیاوردنداگر شهید شدی؟؟

برادرم برای من زنده ای پسمقاومت کن چون خانواده ات منتظرت هستند...مقاومت کن هنوز فرزندت بدون اسم است باید بیایی و برایش اسم انتخاب کنی...

راستی برادرم فرزندت خیلی زیباست..همش بی قراری بابا میکند ..مادرش میگویید بابا می آید پس مقاومت کن و زودتر بیا زن و بچه ات ،خانواده ات،من ،یک ملت منتظرت هستند.

جمشید جان با فکر کردن به وضعیت تو و خانواده ات واقعا گریه ام میگیرد ...به خودم میگویم اگر واقعا جمشید به شهادت رسیده باشد چه میشود؟پسرش بدون بابا بزرگ میشود...پسرش حتی یک ثانیه هم دست پدر را روی سرش حس نمیکند؟؟از این فکرها ناراحتی کل وجودم را نابود میکند...

جمشید جان اگر خبرها راست باشد ...اگر حقیقت باشد...وای وای وای

آن لحظه به چه چیزی فکر میکردی؟؟به فرزندت؟؟به خانواده ات؟؟میخندیدی یا گریه میکردی؟؟حرف آخرت چه بود؟؟در غربت جان دادن سخت است مگر نه؟؟آن لحظه آرزو میکردی فقط یک لحظه پسرت را ببینی مگر نه؟؟التماسشان که نکردی برادرم،آن خوک صفت ها گریه ات را که ندیدند؟؟محال است گریه ات را دیده باشند تو مردترین مردهایی برادرم...
یکی به من بگوید چرا این حرفها را میزنم...مرا ببخش برادرم حرفهای مردم کمی ذهنم را مشغول کرد و این چیزها را نوشته ام...میدانم زنده ای و به زودی میایی...من منتظرت هستم...

جمشید جان ،برادرم، عزیزم،تاج سرم دیگر توان نوشتن ندارم...کل صورتم را اشک فرا گرفته ...بروم و این اشکها را پاک کنم تا کسی اشکهایم را ندیده ،چون تو برادرم هستی و کسی اگر این اشکها را ببیند میگویدبرادر جمشید مرد نیست...مقاوم نیست ...کوه نیست مثل برادرش نیست و من این را نمیخواهم...

برادرم من به تنهایی به دنبالت میگردم و پیدایت میکنم اگه کسی پیگیر کارهایت نمیشود و برایش مهم نیست...برادرم تحمل کنبرادرت مصطفیو خیلی دیگر از برادرها و خواهرها و مادر ها و پدرها مثل من به کمکت می آیندخیلی زود فرزندت را در آغوش میکشی...خیلی زود..خیلی زود

کمکش کنید

کمکش کنید

کمکش کنید

منبع: گلستان ما

اخبار بیشتر

آرشیو
نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه