کالبد شکافی مراسم "تنفس مصنوعی فاضل میبدی به اصلاح طلبان گلستان"+تصاویر

زرین نامه: چهارشنبه 10 اردیبهشت ماه به مناسبت روز معلم مراسمی در مسجد محمدیه شهرستان علی آبادکتول با حضور فاضل میبدی برگزار شد که در ادامه به کالبدشکافی این مراسم خواهیم پرداخت.

به گزارش خبرنگار زرین نامه؛ این جلسه که به همت شورای هماهنگی اصلاح طلبان شهرستان علی آبادکتول در روز چهارشنبه مورخ 10 اردیبهشت ماه در تکیه ام البنین مسجد محمدیه برگزار شد، علیرغم تبلیغات گسترده و تبلیغات پیامکی (که در آن خواسته شده بود از همه دوستانتان برای شرکت در جلسه دعوت کنید)، حضور 100 الی 150 نفره فعالان اصلاح طلب شهرستان و استان از نقاط ضعف برنامه بود، البته حضور نیافتن علما و روحانیت شهرستان در این مراسم هم قابل توجه می باشد.

در ابتدای جلسه هفته نامه سلیم بین حضار شرکت کننده توزیع شد.

در این مراسم عبدالسلام مهیمنی (برادر استاندار سابق گلستان در دوره اصلاحات)، حجت الاسلام قدس علوی (نماینده آیت اله صانعی در گرگان)، نورعلی علمشاهی، محمدتجری بخشدار سابق علی آبادکتول، اعضای شورای شهر علی آبادکتول و جمعی دیگر از فعالان اصلاح طلب حضور داستند.

جلسه با تلاوت چند آیه کوتاه توسط قاری محترم آقای زنگانه آغاز شد.

مجری برنامه با تبریک روز معلم و تقارن شهادت شهید مطهری با کشته شدن ابوالحسن خانعلی در 12 اردیبهشت که علیه شاه قیام کرده بودند، افزود: در این تقارن رموزی است که ما از فهم آن قاصریم.

* (( البته ابوالحسن خانعلی در تجمع صنفی اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان با گلوله اسلحه سرگرد ناصر شهرستانی رییس کلانتری بهارستان، کشته شد. به طوری که شواهد نشان می‌دهد او نه سخنران و نه هدایت‌کننده ی معلمان برای قیام علیه شاه بود؛ بلکه یک معلم مانند هزاران معلمی بود که در اعتراض به کم بودن حقوق خود در آن تجمع شرکت کرده بودند.))

سپس مجری از آقای مهندس حاتمی عضو اصلاح طلب شورای شهر دعوت کرد تا برای عرض خیر مقدم به جایگاه بیایند.

این عضو شورای شهر صحبت خود را اینطور آغاز نمود: با درود و سلام بر شهدا و جانبازان از صدر اسلام تا دفاع مقدس و سلام بر روح امام و دو یادگار عزیزش که تمام این جلسات در جهت تحقق آرمان های ایشان است و بس.

* ((نکته قابل تامل در این درود و سلام ایشان نام نبردن حتی یک کلمه نسبت به نائب امام خمینی (ره)، حضرت امام خامنه ای بود که امام خمینی (ره) ولايت فقيه را مهترين نكته‌اي می دانست كه از آغاز نهضت روي آن تأكيد داشتند. جای زدن این تلنگر به اصلاح طلبان است که آرمان اصلي امام (ره) كه به لحاظ نظري و عملي خود عهده ‌دار آن بود و مهمترين مؤلفه‌اي كه به عنوان محور در نظام ما به شمار مي‌بردند، نظريه ولايت‌فقيه بود و باز هم از کنار آن می گذریم به امید اینکه سهواً این مورد تکرار شده است.))

مهندس حاتمی با بیان اینکه هدف از برگزاری این مراسم جامعه مدنی و آگاه سازی شهروندان از حقوق شهروندی و قانونی خودشان است که این حقوق در فصل سوم قانون اساسی به خوبی و شفافیت به آن پرداخته شده است، امیدوارم نتیجه این زحمت ها دولت و مجلسی شفاف و پاسخگو باشد.

وی با اشاره به انتخابات 24 خرداد اضافه کرد: در عین نا امیدی هایی که از جبهه ی مخالفین و اصولگرا ایجاد شده بود، دولت تدبیر و امید از دل مردم بیرون آمد دولتی که جامعه ای را به ارث می برد که بر اساس تحقیقات میزان اعتبار آن صفر است و این یعنی فاجعه.

*((در اینجا جای سوال است که آقای حاتمی بر اساس کدام تحقیقات میزان اعتبار را صفر می نامند.

چطور ممکن است که اعتبار صفر باشد و خزانه خالی باشد و بعد در حالی که در بودجه سبد کالا پیش بینی نشده، منابع اضافه ای هم برای این طرح علاوه بر هزینه های معمولی اختصاص داده شود؟!

در حالی که وزیر اقتصاد همین دولت وقتی به مجلس می آید در کمیسیون برنامه و بودجه اعلام می کند که وضعیت خزانه عادی است.))

حضور یافتن سه تن از شورای شهر آقایان صداقت و پاکدامن و حاتمی در جلسه دارای حواشی بود که دو نفر اول آن به دلیل داشتن جلسه شورای شهر بعد از سخنرانی آقای حاتمی جلسه را ترک کردند ولی آقای حاتمی با وجود جلسه شورا تا پایان مراسم حضور داشتند.

پس از آقای حاتمی آقای نورعلی علمشاهی از معلمان مدارس علی آباد با خواندن شعری از فردوسی و تبریک روز معلم دقایقی را به صحبت پرداخت.

سپس مجری برنامه از آقای میبدی یزدی برای سخنرانی دعوت کردند که به جایگاه بیاید.

*((محمد تقی فاضل میبدی در ۶ مرداد ۱۳۳۲ در شهر میبد استان یزد زاده شد. در سال ۱۳۵۰ به حوزه ی علمیه ی قم وارد شد. در دوران تحصیل در حوزه ی علمیه ی قم استادان سطح او آیات «باکوبی»، «میرزا یدالله دوزدوزانی»، «سید حسین موسوی تبریزی» و «یوسف صانعی» بودند. استادان فلسفه ی او آیات «یحیی انصاری شیرازی» و «عبدالله جوادی آملی» بودند و درس خارج اصول را برای ۶ سال نزد آیت الله «ناصر مکارم شیرازی» خواند و خارج فقه را نیز برای ۶ سال نزد مرحوم آیت الله «حسینعلی منتظری» خواند. او از نزدیکان فکری سید محمد خاتمی، به شمار می‌رود و از جمله روحانیون نواندیشی است که تلاش می‌کند چهره روشن‌تر و مدرن‌تری از اسلام به جهان ارائه کند.))

حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی فاضل میبدی با اشاره به اینکه پس از دولت آقای خاتمی واژه های جدیدی به ادبیات سیاسی کشور وارد شده که بیشتر مردم به معنای آن ها بی توجه بوده اند، نظیر اصلاحات (رفورم)، جامعه مدنی، مردم سالاری، توسعه سیاسی و خیلی از واژه های دیگر که در این چندسال در ادبیات سیاسی ما وارد شده اند، ولی من اعتقاد دارم که این واژگان برای مردم درست تبیین نشده اند. واژه معلم هم از همین واژه هاست که غریب مانده است و درست معنا نمی شود و جا دارد به همه معلمان عزیز این روز را تبریک گفته و خسته نباشیدی عرض کنیم.

واژه اصلاحات در سه حوزه باید تفکیک کرد حوزه سیاست و حوزه اقتصادی و اجتماعی و حوزه دین که این سه از یکدیگر جدا بوده و باید بررسی کنیم که جامعه ما در کدام قسمت آن کم کار بوده است.

در ماه های اول انتخاب آقای خاتمی در انتخابات سال 1376 جلساتی بصورت هفته ای با حضور آقای خاتمی و بنده و بعضی از عزیزان دیگر که الان یا گرفتارند یا مسئولیتی ندارند و یا مجروحند مثل آقای حجاریان که پس از آن جنایتی که شد الان مجروح هستند، برگزار می کردیم و در مورد آینده سیاسی کشور بحث می کردیم. من به آقای خاتمی فرمودم که در یکی از قسمت هایی که باید اصلاحات انجام دهیم در عرصه دین است. تا در این مملکت در حوزه دین، شریعت و در فقهی که مردم با آن زندگی می کنند اصلاحات انجام نگیرد، جبهه اصلاحات شکست خورده است.

آقای خاتمی هم استقبال کردند ولی فرمودند این کار من نیست. بله راست هم می گفتند این کار از ایشان ساخته نبود. ولی هنوز هم بر این باورم و در هر جلسه ای که با اصلاح طلبان بحث می کنیم بر روی آن تاکید دارم.

متاسفانه در حوزه دیانت حرکت اصلاح طلبانه را زیاد پر رونق نمی بینم در حالیکه این حرکت باید از مرجعیت و روحانیت آغاز گردد، ولی معمولاً فقیهان ما دنباله روی جامعه مان بوده اند، اگر جامعه ای متفکر بوده، فقیهانی متفکر داشته، ولی اگر جامعه ای عوام بوده باشند، فقیهان هم دارای عوام زدگی می شده اند. عوام زدگی روحانیت باعث شده تا هیچ گاه روشنفکری و اصلاحات از روحانیت نشات نگیرد.

بعضی از مطالبی که امروزه در حوزه دین ما مطرح می شود در دنیا قابل عرضه و دارای ارزش جهانی نیست. مثل زمان قاجار که بعضی از روحانیون اگر کسی سلطان بود یا بعد از خود پسر خود را به منسب سلطنت می نشاند، غالب مراجع هم تایید و امضا می کردند و در کتاب هایشان اسم می بردند ولی امروز چه در کشور ما و چه درکشورهای دیگر اگر حکومت از پدر به پسر ارث برسد هیچ کس قبول نمی کند و می گویند این ظلم است ولی آن روز کسی نمی گفت این ظلم است.

*((لازم می بینم نکته ای را به آقای فاضل میبدی یادآوری کنم که رویکرد درون فکری اندیشه سیاسی شیعی به پنج دوره تقسیم می شود:

الف: دوران امامت

ب: دوران رو آوردن به سلطان عادل

ج: دوره مشروعیت دادن به سلطان عادل

د: دوره رویکرد به حکومت مردمی و عرفی

ه: دوره ولایت فقیه و جمهوری اسلامی

که نسبت به شرایط سیاسی و موقعیت شیعه و اقتضائات جدید بوجود آمده، فقیهان با حرکت و تلاش و اجتهاد و پویایی تشیع توانسته اند آن دوران را به بهترین شکل بگذرانند که به نظر بنده این بحث تخصصی جایی به جز حوزه ندارد و بیان این مطالب در جامعه بیان مغرضانه ای را می نماید که باعث ایجاد شبهات در عوام خواهد شد.))

فکر جریان سیالی است که در تمام دنیا در حال چرخیدن است، یک روز فکر در تمدن اسلامی طلوع کرد و یک روز در دنیای غرب. اما آیت الله طالقانی با بیان دو جهالت خطرناک در جامعه خدمت بزرگی به ما کردند یکی جهالت دینی و دیگری استبداد دینی.

حاج آقای فاضل میبدی در ادامه سیر تاریخی از اصلاحات در فقه اشاره به این کردند که مهمترین دغدغه های دنیای جدید این بود که ما باید چکار کنیم که حکومت ها به شهروندانشان ظلم نکنند و تمام جهان به این رسیدند که حکومت ها نباید توسط یک شخص که مختار تام باشد و یک نفر که مادام العمر حاکمیت بدون چون و چرا داشته باشد، اداره شود. بنابراین تفکر در فقاهت دین شروع می شود.

محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم بیان کرد: متاسفانه در جامعه ما تا صحبت از حقوق بشر می شود همه موضع گیری می کنند در حالی که در جامعه بشری هر روز دارند حقوق تازه ای از بشر را کشف می کنند.

*((لازم می دانم آقای فاضل میبدی را به پاسخ آیت الله مصباح یزدی ارجاع بدهم:

ایشان قبلاً پاسخ آقای فاضل میبدی را داده اند: همواره اصل، اسلام است و حقوق بشر غربي و حقوق شهروندي به معناي برابري مسلمان و بهائي، ربطي به اسلام ندارد، چرا كه حقوق بشر و حقوق شهروندي به معنايي كه در غرب تعريف شده با روح اسلام و قانون اساسي و حرکت امام (ره)، كاملا مخالف است. مردم كشور نيز به خاطر اسلام، اين همه شهيد و كشته داده و سختي‌ها را تحمل كردند و لذا هرچه با اسلام مخالف باشد را نمي‌پذيرند. هرچند كساني هم كه مسلمان نيستند، در سايه نظام اسلامي محترم بوده و داراي حقوقي هستند كه اسلام براي آن ها قرار داده است.

لذا اسلام، هرگز يك يهودي و مسلمان را مساوي نمي‌داند، هر چند حقوقي را براي يهودي هم در نظر مي‌گيرد، اما اين به معناي تساوي آن ها در همه حقوق نيست. گاه عده‌اي نام شهروند درجه دوم بر آن مي‌گذارند. هر اسمي مي‌خواهند بگذارند، اما اين واقعيت را تغيير نمي‌دهند. در واقع همين مسأله بود كه سبب شروع نهضت اسلامي شد، چرا كه اسدالله علم، تصويب كرد كه لازم نيست قيد مسلمان براي انتخاب شونده وجود داشته باشد و به جاي قسم خوردن به قرآن كريم، نمايندگان مجلس بتوانند به هر كتاب آسماني قسم بخورند و امام با تكيه بر همين مسأله و انتقاد از آن، نهضت را شروع كرد و معتقد بود اين آغاز حذف اسلام است.

اينكه حالا عده‌اي بيايند و حقوق شهروندي را مطرح كرده و خواستار تساوي همگان از بهائي و يهودي و مسلمان و. . شوند به اين معناست كه بعد از گذشت 50 سال و شهادت صدها هزار نفر در اين راه و تحمل رنج‌ها، شكنجه‌ها و گرفتاري‌ها، دوباره وضع به همان حالتي برگردد كه امام خمینی (ره) به خاطر آن قيام كرد و اين هرگز پذيرفتني نيست.))

در حالی که اهداف اسلام اجرای حدود نیست بلکه مقصد اسلام این است که حدی اجرا نشود.

مرگ بر فلان کشور تعریفش یعنی مرگ بر تمام ملت آن از کوچک و بزرگ. شما که در خیابان ها می آیید و پرچم یک کشور را آتش می زنید در حقیقت به همه ی آن ملت توهین کرده اید که مورد تایید قرآن و سنت نیست.

*(( لازم می دانم که توجیهاتی قرآنی و تاریخی را برای شعار مرگ بر آمریکا یادآوری کنم:

در آیاتی از قرآن خلاف صحبت شما را داریم مثل آیه (( قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ )) مرگ بر این انسان، چقدر ناسپاس است (سوره شریفه عبس آیه 17) یا ((تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ)) بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد! (سوره شریفه مسد آیه 1) که از این موارد در معارف الهی و دینی کم نیست. مثال دیگر ماجرای مباهله است ...

اما به طور کلی جایگاه مفهوم تبری و برائت در اندیشه و رفتار دینی کاملاً روشن است. شعار مرگ بر مستکبران نیز بر همین اساس صادر شده و کاملا مبنای دینی دارد. تاکید امام (ره) بر احیای حج ابراهیمی و مشخصاً با برائت از مشرکین (که اتفاقاً ویژگی بارز آن شعار مرگ بر آمریکا بود) بر همین اساس بود. مقام معظم رهبری در یکی از سخنان خود فرمودند: اینکه ملت ما بعد از 26 سال مرگ بر آمریکا را فراموش نمی‌کنند به خاطر این است که می‌دانند حمایت از استکبار اسیر شدن در دام آن را در پی دارد؛ مرگ بر آمریکا برای این است که ملت فراموش نکنند که سلطه‌گران منافع سرشار خود را در ایران از یاد نبرده‌اند و به دنبال احیای مجدد آنند، از این رو ما باید از شرّ این شیاطین به خدا پناه ببریم و در سایه قرآن و اهل‌ بیت (ع) زندگی کنیم.))


در انتهای مراسم زمانی دادند برای پرسش و پاسخ ولی چون کسی حرف ها را دنبال نمی کرد سوالی برای ایشان نیامده بود به ناچار مجری برنامه به سوال پرداخت که حاج آقای فاضل میبدی وقتی سعی کرد که سوالات را بخواند و به علت بد خطی نتوانست گفت معلومه این سوال ها از یک نفره که یک جور نوشته و نمی توانم بخوانم که به یکباره مجری برنامه گفت بله سوال ها از من است و سوال ها را شفاهاً پرسید و معلوم شد که بقیه دوستان سوالی را مطرح نکرده بودند. سپس حاج آقای فاضل عرض کردند، لطف کنید سوالاتی که می پرسید از صحبت های من باشد...

میبدی در انتهای مراسم برای پاسخ به سوالی در مورد دموکراسی غربی افزود: به عقیده من هرکس اندک مروری بر صحیفه امام داشته باشد، می‌داند تاکیدی که ایشان بر آرای ملت داشتند و جمهوری و حقوق افراد را به معنایی که در دنیا رایج است اعتقاد داشتند، بر چیز دیگری نداشته اند.

امام در پاسخ به خبرنگاران خارجی و نمایندگان دولت فرانسه که با مبانی اسلام آشنایی نداشتند، اظهار کردند: جمهوری مورد نظر ما، «به همان معنایی است که در همه‌ جا جمهوری است» و بسیاری از نویسندگانی که از اصالت جمهوریت سخن گفته‌اند، به این جمله امام استناد کرده‌اند.

اما حضرت ‌امام در همان دیدار و موارد متعدد دیگر نگاه خود را به مقوله جمهوریت به‌خوبی تبیین کرده‌اند. خطاب به نمایندگان دولت فرانسه فرمودند: «اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست که آرای عمومی آن را تعیین می‌کند… جمهوری است یعنی دموکراتیک و اسلامی است یعنی قانون آن اسلامی است.» ایشان جمهوری را به معنای «اتکای حکومت به آرای مردم» تفسیر کرده‌اند. جمهوریت و دموکراسی بر اساس تاکیدات زیاد امام به رای مردم خواسته اصلی امام (ره) بوده تا حکومت اسلامی.

*((در باب عنوان حکومت اسلامی، شهید آوینی (ره) معتقد است، «در حکومت اسلامی جمهوریت در طول اسلامیت و به تبع آن وجود دارد (اگر انتزاع این دو مفهوم را برای اقامه استدلال بپذیریم )، نه همچون امری اصیل؛ هر چند از سوی دیگر، حکومت اسلامی واقعیتی نیست که فارغ از اتفاقِ جمهور یا بیعت و انتخاب مردمان فعلیت پیدا کند. بیعت از ریشه بیع و به مفهوم عهد و پیمان است و وجود آن از آنجا ضرورت می یابد که حکومت اسلامی عقدی است که میان خداوند، والی و مردم انعقاد پیدا می‌کند و همراه با این پیمان، والی و مردم نسبت به یکدیگر حقوق متقابل می‌یابند»

وی در جایی دیگر می‌نویسد: «جمهوری اسلامی همچون ثمره سیاسی انقلاب اسلامی ایران، مفهومی نیست که از انضمام این دو جزء، جمهوریت و اسلامیت، حاصل آمده باشد؛ بنابراین، با تحقیق در رابطه این دو جزء با یکدیگر نیز قابل شناخت نیست؛ جمهوری اسلامی تعبیری است که بنیانگذار آن برای حکومت اسلامی، انسان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد، ابداع کرده است و تعبیر جمهوری اسلامی، اگرچه حد و رسم این نظام را تبیین می‌کند، اما در عین حال از اظهار ماهیت و حقیقت آن عاجز است»

برخی به استناد این جمله حضرت امام (ره) که می‌فرماید: «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، اصرار دارند که مفهوم جمهوریت را جزء ارکان و مقومات اصلی و درونی حکومت اسلامی بدانند، ولی حقیقت، چنان که شهید آوینی قدس سره به آن اشاره کرده است این است که «جمهوری اسلامی تعبیری است که بنیانگذار آن برای حکومت اسلامی انسان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد، ابداع کرده است»؛ یعنی تعبیر جمهوری اسلامی جزء مفاهیم اندیشه سیاسی امام قدس سره نیست، بلکه آنچه بالاصاله می‌توان به اندیشه سیاسی ایشان نسبت داد، مفهوم حکومت اسلامی است، نه جمهوری اسلامی.

اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) در سال های اقامت ایشان در نجف اشرف و در کتاب هایی نظیر «ولایت فقیه»، «بیع» و.. رقم خورده است؛ در سرتا سر این دو کتاب، حتی یک بار به مفهوم جمهوری اسلامی اشاره نشده است، بلکه از حکومت اسلامی سخن به میان آمده است. اما این اندیشه سیاسی وقتی خواست لباس عینیت و اجرا بپوشد، به عبارت دیگر، وقتی «اندیشه سیاسی» حضرت امام (ره) می‌خواست به  «نظام سیاسی» تبدیل شود، ناچار بود که مناسب با محدودیت‌های مقام عمل و عناصر زمان و مکان قرار گیرد. در این مقام، اندیشه سیاسی امام (ره) باید به خود شکلی می‌گرفت که اولاً برای جهان معاصر که اینک با همه قوا آماده شده بودند، به جنگ امام (ره) و نهضت وی بیایند، قابل درک و فهم باشد و ثانیاً مورد پذیرش افکار عمومی جهانیان باشد تا همراهی آنها سدّی در برابر دشمنان انقلاب اسلامی باشد.

از این رو امام (ره) عنوان جمهوری اسلامی را برگزید تا به تعبیر شهید مطهری (ره) شکل نهضت خود را در قالب «جمهوریت» و محتوای آن را در قالب «اسلام» عرضه کرده باشد؛ و خلاصه اینکه مفهوم جمهوری هرگز در «اندیشه سیاسی» امام (ره) وارد نشده است، بلکه در فضایی کاملاً اضطراری و تحمیلی در «نظام سیاسی» ایشان وارد شده است؛ آنچه بالذات مناسب عنوان نهضت و انقلاب حضرت امام (ره) در اندیشه سیاسی وی می‌توان یافت، مفهوم «حکومت اسلامی» است، نه >>جمهوری اسلامی<<. ))

از نکات مورد گلایه دیگر در این مراسم انداختن پارچه سبزی بر روی پرچم زیبا و سه رنگ ایران بود که جای این یادآوری را به دوستان اصلاح طلب باز می کند که پرچم ایران دارای سه رنگ زیبا بوده که این سه رنگ در کنار هم زیبایی داشته و معنا پیدا می کند و انتخاب سلیقه ای یکی از رنگ ها بی احترامی به ارزش های مردم خواهد بود!!

نویسند: یک شهروند با بصیرت علی آباد کتول حاضر در مراسم

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه