خواب زمستانی رسانه های غربی در حادثه "چپل هیل"/حقوق بشر منهای مسلمانی

به گزارش زرین نامه؛ همان گونه که خلقت انسان امری خارج از اراده ی انسان های دیگر است اختیار مرگ و حیات او نیز در دست دیگران نیست.

تاریخ بشریت نیز در مورد حق زندگی و حیات انسان ها کارنامه ای بسیار سیاه و آلوده دارد. خصلت خودکامگی و تجاوزگری انسان به کرامت و شرافت وی صدمات بسی دردناک زده است، تا جایی که حفظ کرامت و جان یک انسان به مثال جان تمام انسان ها مهم دانسته شده است.

چند روز گذشته یک شهروند امریکایی که طبق اظهارات خانواده اش فردی اسلام ستیز بود و صفحه های شخصی وی در شبکه های مجازی بر صحت این امر تاکید دارد، با ضربات گلوله یک اسلحه سه جوان مسلمان دانشجو را به شهادت رساند.

متاسفانه این خبر توسط رسانه های دول غربی که خود را پرچمدار حقوق بشر می دانند به درستی انتشار نيافت.

صهیونیسم و تبعیض نژادی دو پدیده ای هستند که در عصر حاضر دستاویزی برای جنایت بی شمار مستکبران جهانی قرار گرفته اند.

امروز اپارتاید ثمره ی عدم شناخت صحیح انسان ها از جايگاه واقعي اديان بالاخص دین مبین اسلام است.

در قرني زندگي مي كنيم كه استعمار گران به انحاء مختلف مترصد ايجاد شكاف بين صفوف ملت ها و متعاقب آن ايجاد نزاع بين اديان هستند و در حال حاضر اسلام بعنوان آيينه اي تمام نما از مبارزه با استعمار جهاني و در پي بيداري و احقاق حقوق ديگر ملل مطرح و داراي برد جهاني است به همين دليل غرب پروژه ی اسلام هراسی و دمیدن بر آتش فتنه را با استفاده از غول هاي رسانه اي و بهره گيري از زبده ترين تئوريسين ها در دستور عمل قرار داده و بعضاً با استفاده از هر آنچه گفته شد توانست به مطامع خود برسدكه لازمه اين امر نیز ایجاد فضای مناسب در راستاي اسلام هراسي در جهان است.

چرا غرب اين همه تاكيد و هزينه بر روي اين پروژه دارد؟

واضح است كه در ميان اديان توحيدي كه هركدامشان در مقاطعي قبل از ظهور اسلام در راستاي دفاع از مظلومان و مبارزه بي امان با طواغيت و زورمدان در صحنه بودند و با ظهور اسلام كه تكميل كننده تمام اديان در طول تاريخ انسان است، دنيا دستخوش تحولي شگرف گرديد كه امواج اين دگرگوني بنيادين تا كنون تمامي جهان را فراگرفته است لذا به همين دليل شاهد تکرار ماجراهای صدر اسلام و اذیت و آزارهای مسلمانان در مناطق مختلف هستيم.

غرب نمادي عيني از استعمار انسان ها و اسلام انقلابي نقطه مقابل آن اكنون در چالشي جدي قرار دارند. وقتي سخن از غرب به ميان مي آيد منظور كشورخاصي نيست اگرچه بعضي كشورها سمبل اين چالش هستند اما منظور نظر فرهنگ منحطي است كه در حال احاطه ظالمانه بر اركان فكري جوامع مختلف هستند.

از میان کشور های غربی، فرانسه از داعيه داران آزادي هاي مدني و يا اصولاً هر نوع آزادي است و به همين دليل از بارزترین کشور های اسلام گرا می باشد و حضور مسلمانان زیادی در آن شاهد اين ادعاست كه بعضاً اخبار تکان دهنده اي در خصوص قتل و آزار و اذیت مسلمانان تا لخت شدن استاد حقوق دانشگاه در برابر دختر محجبه به گوش مي رسد.

اما چرا امروز پرچمداران دروغين مبارزه با تبعیض نژادی، غرب را به مقتل جوانان بی گناه مسلمان تبديل كرده اند؟ چرا بايد در مقابل چشم هزاران مدعي حقوق بشري جنايتي فجيع كه روح هر انساني را مي آزارد رخ داده و جهان استعماري در سكوت خبري از كنار اين رويداد مهم بي تفاوت عبور كند؟

در جهاني كه مدعيان باصطلاح آزادي، در رعايت حقوق حتي حيوانات همايش ها برپا مي كنند چرا بايد نسبت به اين جنايت، كه با هيچ عقل سليمي همخواني ندارد، واكنش نشان نمي دهند ! يا در بدبينانه ترين وضعيت ممكن اسلام را دين خشن و مترادف با قتل و آدم كشي مي نمايانند.

غربي ها براي توجيه اين جنايت شنيع و فرار از پاسخگويي مسئله اختلاف دو همسايه را دليل آن معرفي مي كنند در حالي كه به اعتراف خانواده اين جاني، وي در صفحه شخصي اش به تناوب كينه خود نسبت به دين اسلام را اعلام كرده بود.

آيا اين پذيرفتني است اسلامی که پیام آور آن حدود 1400 سال پیش به حقوق شهروندی به صورت جزئی پرداخته است و در موارد متعددي به رعايت حقوق همسايه تاكيد نموده، بهانه اين قتل فجيع باشد يا آنكه بگوييم اين نيست مگر آنكه قاتل كينه جو مترصد فرصتي بود تا بتواند عناد خود بر اسلام را با اين بهانه واهي به مرحله اجرا بگذارد!

نویسنده: محمد رستمانی

انتهای پیام/ت