زرین نامه: آنقدر برای آمدنت امروز فردا کردند که خسته شدیم. هر چقدر هم نوشتیم و گفتیم آقایان لایحه طرح تحول نظام بانکی را بفرستید ، فایده نداشت و تو آنقدر در کارگروه طرح تحول اقتصادی جا خوش کردی که عمر دولت دهم تمام شد.
چون دیدیم که این حرفها به جایی نمیرسد تصمیم گرفتیم که با تو سخن بگوییم. از روزی که نام تو در رسانهها مطرح شد بیش از پنج سال میگذرد و برای رفتنت به مجلس متولیانت تاریخ امروز و فردا میدادند.
یک بار رئیس کارگروهی که تو در آن ساخته و پرداختی شدی، در سال 88 گفت که تو در راه مجلسی و به محض اینکه همزادت ، یعنی طرح هدفمندی یارانهها ، در مجلس به تصویب برسد سایر لوایح که تو هم جزو آن هستی به مجلس میرود.
هزاران یادداشت و صدها سخنرانی را کارشناس را با خود درگیری کردی. اما آن زمان گذشت و تو هنوز در پاستور یا شاید در پاسداران ( معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد ) در لابهلای اوراق به خواب رفته بودی.
وقتی اختلاس چند صد میلیاردی یا چند هزار میلیاردی رخ داد ، تو باز هم بر سر زبانها افتادی.
زمانی استیضاح وزیر جدی شد، تو بودی که دستان وزیر را پر از دلیل و برهان کردی ، به طوری که شمسالدین دو جلسه برای تو در اتاق کار خود تشکیل داد. آن روز نوشتیم وزیر اقتصاد شخصا وارد گود شد.
همه دیگر از آمدنت مطمئن شده بودیم و تصور میکردیم چند روز دیگر راهی بهارستان میشوی اما مرور زمان مشخص کرد که مساله چیز دیگری بوده است. شاید در آن روزها آقای دکتر را کمک کردی تا مدت بیشتری بر صندلی خود تکیه بزند.
در همان روزهای پر التهاب استیضاح در پی اختلاس بود که یک روز سخنگوی کارگروه گفتوگوی مفصلی با ما کرد و دو روز تمام وقت ما را برای تنظیم مصاحبه گرفت. از دلایل مطرح شدنت گفت تا فراز و فرودها و طرحهای متعددی که برای کارگروه آمد و تو با آن رفت و برگشتها در حال تکمیل شدن بودی.
در آن گفتوگو که یک سال و نیم از آن میگذرد قرار بود با تو خیلی کارها انجام شود. توزیع منابع بانکی بهینه شود، اعتبار سنجی شود، سود بانکی متناسب با بازدهی اقتصاد انجام شود و راهکارهای جلوگیری از اختلاس یا هر چه که متخصصان مینامند، ساخته و پرداخته شود.
همین نیامدنها و خلف وعدههای متولیان تو موجب شد که دیگر صبرمان از آمدنت لبریز شود و کمکم به این نتیجه برسیم که تو خیال آمدن نداری، البته یکی از دلایل تاخیر تو را اتفاقات بازار ارز عنوان میکنند که آن هم جای تامل دارد.
فکر نمیکردیم اینقدر دیر بیایی که همه تو را فراموش کنند، اما روزگاری با تو داشتیم. هر چه بود، مطرح شدن تو موجب بازنگری در بسیاری از پیشفرضهای سیستم فعلی در بانکها شد.
البته این بازنگری چندان در شبکه بانکی وارد نشد و در مباحث رسانهای و آکادمیک باقی ماند، اما همین که توانستی در دوران احاطه تئوریها و فرضیات تحمیلی کاپیتالیسم، فضایی برای طرح مبانی اقتصاد اسلامی و به ویژه بانکداری اسلامی فراهم کنی، جای تشکر و قدردانی دارد.
فکر میکنیم با نزدیک شدن به پایان کار دولت، قطعا برای مدتی یا احتمالا برای همیشه باید با تو خداحافظی کنیم و فراموش کنیم که میخواستی که گرد و خاکی در نظام وصله پینه شده بانکی که نه ربوی است و نه اسلامی به پا کنی ، اما اگر خواستی بیایی نرم و آهسته بیا مبادا که ترک بردارد ساختار نازک سیستم بانکی ما.
مرتضی ماکنالی
ارسال دیدگاه