کدام سهم، کدام حق؛ کدام آش، کدام کشک!!!

 به گزارش زرین نامه؛ امروز کسانی مدعی مناصب مهم و سمت های حساس هستند که برخی از آنان تا مغز استخوان در فساد اخلاقی بوده و سابقه تکثیر و توزیع فیلم های مستهجن را دارند و در فتنه سال 88 دو تا اتوبوس از جوانان شرقی ترین شهر استان را به تهران بردند و امروز داعیه دار پستی حساس در استانداری می شوند. یا شخص دیگری که در غائله 23 آبان سال 76 قم در حمایت از منتظری و تخریب رهبر معظم انقلاب سنگ تمام می گذارد و به همین واسطه بازداشت می شود و ... ، ولی امروز با گذشت حدود 15 سال و تغییر چهره و رنگ در ظاهر و رفتار و گفتار به دنبال گرفتن منصبی حساس و مهم در استانداری گلستان است.

دولت تدبیر و امید در گلستان به جاهای حساسی برای انتصابات کارگزاران نظام رسیده اما بنظر می رسد هر چه انتصابات به سمت رده های ستادی پایین تر استانداری و شهرستان ها می رسد افراد سابقه دار و مشکوکی به این مسئولیتها منصوب می شوند.

استاندار گلستان هم در ابتدای ورود وعده هایی داد که امروز بیش از هر کس پاپیچ خودش شده است. انتخاب مسئولین از همان حوزه شهری و قومی در شهرهای سراسر استان ، از وعده هایی بود که امروز شاهدیم بیشترین فشار بر استاندار نیز از این ناحیه می باشد.

در نهایت صادقلو استاندار گلستان با تکیه بر شرق استان چینش های اصلی و اولیه خود را خود را انجام داد.

معاون سیاسی امنیتی استاندار، علی اصغر طهماسبی از بندرگز به عنوان نماینده غرب استان؛ آقای علی مرگدری به عنوان معاون برنامه ریزی نماینده مرکز استان و آقای رضا مروتی معاون عمرانی نماینده شرق استان که در این بین قرار بود یوسف بسنجیده به عنوان نماینده ترکمن ها عهده دار معاونت پشتیبانی و منابع انسانی شود .

این چینش همان ترکیبی بود که صادقلو وعده آن را داده بود و بجز بسنجیده که صلاحیتش مورد تایید قرار نگرفت و بعد از آن سرپرستی دفتر هماهنگی امور اقتصادی استانداری را دریافت کرد ، بقیه مشغول بکار شدند ولی این قالب نقص هایی دارد و خیلی از کارشناسان به صادقلو ایراد وارد ساختند که با شرکت سهامی کردن استان گلستان راه بجایی نخواهد برد.

اما کارگزاران شرکت سهامی استان گلستان چه کسانی هستند و چرا ادعا می کنند که این سهم و حق آنهاست که باید این مناصب به آنها برسد؟

یعنی جمهوری اسلامی بجایی رسیده که هر کسی خود را برای نشستن بر مناصب حکومتی و خدمت به مردم شایسته می داند؟

این افراد چه خدمت بزرگی به نظام و انقلاب کردند که امروز بی شرمانه توقع سهم و حق خود را دارند؟

مگر اینجا جنگی اتفاق افتاده و غنیمت بزرگی بدست آمده که برای گرفتن غنایم دعوا می کنند و هر کسی سهم خود را می خواهد؟

کدام سهم، کدام حق؛ کدام آش، کدام کشک !!! امروز کسانی مدعی اند که باید پست به آنها برسد که اگر شناسنامه آنها توسط استاندار بررسی شود، مهر ستاد انتخابات در خیلی از سالها را ندارد و امروز اما بر سر سفره آماده حاضر شده اند . کسانی که انتخابات قبلی با آن اختلاف 11 میلیونی را تقلب خواندند اما انتخابات این دوره چون برنده اش با آنها بود کاملا پاک خواندند در حالیکه مجری هر دو انتخابات یک دولت بود و جالبتر اینکه به زعم بعضی رندان ، نظام با اغماض و رافت از به دور دوم کشیده شدن انتخابات این دوره گذشت و روحانی را رئیس جمهور کرد.

کدام سهم، کدام حق؛ کدام آش، کدام کشک !!! امروز کسانی می گویند که به ما پست بدهید که حتی یکبار هم در راهپیمایی ها، تظاهرات ها مانند 13 آبان، 22 بهمن و روز قدس از خانه شان بیرون نمی آیند و اخبار مربوطه را از ماهواره ها پیگیری می کنند و بعد با بستن چشمان خود می گویند که امسال کسی به راهپیمایی نیامد . جالبتر اینکه مردم ایران را ساده لوح و فریب خورده می خوانند و خود را زرنگ! اما حال می گویند سهم ما را بدهید.

کدام سهم ، کدام حق ؛ کدام آش ، کدام کشک !!! امروز کسانی "نور... نور..." می کنند و از آیت الله نورمفیدی می خواهند که سهم شان را بدهد که حتی یک عکس فتوشاپی از نمازجمعه گرگان پشت سر آیت الله نورمفیدی ندارند اما وقتی به ایشان می رسند زبانشان آنقدر بلند است که گویی آنها انقلاب کرده اند و هشت سال دفاع مقدس در خط مقدم با خوابیدن روی مین ها و سیم خاردار ها معبر باز کرده اند و بقیه هیچ نقشی نداشته اند.

کدام سهم ، کدام حق ؛ کدام آش ، کدام کشک !!! متاسفانه شاهدیم افرادی ادعای سهم خواهی و حق خود را دارند که طی این سالها بارها شهدای شاخص و شهدای گمنام تا شهر گرگان آمدند اما آنها یکبار هم جنازه شهدا را بردوش نگرفته اند و رختخواب های نرم را را رها نکرده و تا فلکه بسیج برای استقبال آنها نیامدند حال چطور در ایرانی که میراث شهداست می خواهند منصب بگیرند . مردم چگونه به انها اعتماد بکنند که آنها خدمتگزار واقعی مردم هستند یا خدمتگزار خودشان !

کدام سهم ، کدام حق ؛ کدام آش ، کدام کشک !!! متاسفانه افرادی امروز ادعای سهم خواهی و احقاق حق دارند که با تشکیل یک گروه 30 نفره تحت عنوان فعالین سیاسی ترکمن و نوشتن طومارها و نامه های متعدد به استاندار و آیت الله نورمفیدی و تهدید به عدم حمایت از آنها ، رای قوم ترکمن را به نفع خود مصادره کرده اند ، در حالیکه جایی در بین این قوم بزرگ استان ندارند و جالبتر اینکه این افراد در حالی ادعای سهم از دولت جمهوری اسلامی دارند که چند هفته پیش در نشست ترکمن های مخالف سوریه در ترکیه جمع می شوند تا تدبیری بکنند اما در عین حال خواهان پست در دولت جمهوری اسلامی هستند که هم پیمان بزرگ و حامی دولت سوریه و مسلمانان است ، این تناقض را چگونه حل می کنید ، چطور افسار مملکت را دست شما بدهند که با حمایت از سوریه و شعار مرگ بر آمریکا مشکل دارید.

کدام سهم ، کدام حق ؛ کدام آش ، کدام کشک !!! امروز کسانی مدعی مناصب مهم و سمتهای حساس هستند که برخی از آنان تا مغز استخوان در فساد اخلاقی بوده و سابقه تکثیر و توزیع فیلم های مستهجن را دارند و در فتنه سال 88 دو تا اتوبوس از جوانان شرقی ترین شهر استان را به تهران بردند و امروز داعیه دار پستی حساس در استانداری می شوند . یا شخص دیگری که در غائله 23 آبان سال 76 قم در حمایت از منتظری و تخریب رهبر معظم انقلاب سنگ تمام می گذارد و به همین واسطه بازداشت می شود و ... ، ولی امروز با گذشت حدود 15 سال و تغییر چهره و رنگ در ظاهر و رفتار و گفتار به دنبال گرفتن منصبی حساس و مهم در استانداری گلستان است.

مخلص کلام اینکه ، با اتخاذ این تصمیم که به ذبح شایستان و نخبگان استانی منجر شده و از طرفی بازگشت مجدد بازنشستگان و پیرمردها به عرصه مدیریت نشانی از تدبیر و امید نیست چه اینکه تنها تیر در آستین دولت برای رفع تحریم ها و مشکلات معیشتی نیز گویا به سنگ خورده و طرف مقابل با فهمیدن این نکته که ایران از سر ضعف پای میز مذاکره آمده زیر قول همه توافقات در ژنو زده است.

حال باید منتظر ماند و دید که گذشت زمان تا چه حد به نفع دولت تدبیر و امید در داخل و خارج رقم خواهد خورد.

گلستان ما/نویسنده: جابر تمسکنی