چرا از پتروشيمي گلستان دودی بلند نمي شود ؟

زرین نامه: اصرار بر انتقادهاي بیجا و نادرست باعث شد كه پروژه بزرگ پتروشيمي گلستان چند ماهي را به رفع چالشها و موانع پیش رو بپردازد و همين از دست دادن چند ماهه زمان ، كافي بود تا صندوق ذخيره ارزي کشور به صندوق ذخيره ملي تغيير نام بدهد.

دو سال پيش آن روز ها كه هفته نامه استرآباد به شكل مجله چاپ مي شد ، در آن خواندم كه الهه موسوي فعال حوزه محیط زيست ، به پروژه پتروشيمي گلستان ايراد گرفته و از همه لحاظ آن را رد كرده است .

حتي وي اين موضوع را كه گفته مي شد ، پتروشيمي گلستان 20 هزار نفر اشتغالزايي دارد را رد كرد و گفت : اگر هم چنين باشد از استانهاي مجاور نيروي انساني آن را تامين خواهند كرد .

امروز اگر مي بينيم كه پروژه پتروشيمي گلستان بعد از 5 سال هنوز 20 درصد هم پيشرفت نداشته ، يكي از دلايلش ( بخوانید مهمترین دلیلش ) اين بود كه در همان اوايل احداث پروژه عده ای امثال الهه موسوي و طيف همفكر ايشان بجاي اينكه مجتمع پتروشيمي را براي استان ظرفيت و بستر توسعه و رشد بدانند ، آن را تهديدي براي يك تالاب قلمداد كردند و مدام از تخريب محيط زيست و پاره شدن لايه ازن سخن راندند و در مسئولین وقت تردید ایجاد کردند و حتی بعد از جابجایی مکان احداث آن هم که مورد تایید سازمان محیط زیست کشور و استان بود نیز دست از مخالفت بر نداشتند .

خانم موسوی در خصوص جاده گلستان به مشهد هم معتقد بود كه این جاده از مسيري غير از جنگل گلستان عبور كند و در آنجا هم حفاظت از محیط زیست و جنگل را دستمایه موضع گیری های انتقادی خود قرار داده بود . اگر ايشان درست مي گويد اولا احداث این جاده از هر مسیر دیگری باز هم تخریب بخش دیگری از محیط زیست را به همراه خواهد داشت و ثانیا اين همه مسافري که سفر به مشهد از جاده گلستان را به دلیل بازديد از جنگل گلستان و استفاده از موهبت هاي الهي و این پارك ملي انتخاب می کنند از این فرصت بی نظیر محروم می شوند ثالثا بهره مندی هم استانی ها و حتی مردم بومی آنجا هم با مشکلات و محدودیت هایی روبرو می شود .

همچنین در سال 91 هم وقتي كه گود برداري برای ساخت پارك موزه دفاع مقدس استان گلستان آغاز شد باز اين فعال محیط زيست و همفکرانش در نقش منتقدانی تمام عيار ظاهر شدند و قطع چند درخت براي ساخت پارك موزه را به دروغي بزرگ بنام تخریب کل جنگل نهاخوران و بعدها تخريب 10 هكتاري جنگل ناهارخوران نسبت دادند تا اين پروژه بزرگ فرهنگي را زير سوال ببرند و موانعی در جلوی ساخت آن قرار داده و در نهایت ساخت آنرا به تعطیلی بکشانند و در این راه از همه توان و ابزارهای رسانه ای ممکن حتي از بلندگوي BBB فارسی ، فارسی1 ، شبکه من و تو و ... هم انتقاد خود را مطرح و پیگیری كردند .

البته موارد دیگری هم از این دست دلسوزی های خاله خرسی و جاهلانه ( و گاها مغرضانه ) وجود دارد که تبعاتی را به همراه داشته است و همه قابل توجه و ارزیابی و صداقت سنجی است و فعلا از آنها صرف نظر می شود .

در بحث پتروشيمي گلستان وقتي ايشان و همفكرانش مباحث زيست محيطي را بهانه كرده و با ایجاد شبهه ، در عزم جدی مسئولین وقت تردید و خلل ایجاد نمودند هيچكس به ميدان نيامد و جواب اين مدعيان به ظاهر حامی محيط زيست را نداد ، اما در موضوع پارك موزه دفاع مقدس از همان ابتدا نشريات و دوستداران فرهنگ ايثار و شهادت تمام قد در مقابل دروغ پراكني و زياده خواهي اين افراد ايستادند و بالاخره هم نتيجه خوبی حاصل شد ، به طوري كه خود الهه موسوي هم اقرار كرد كه بنده بارها با بي بي سي فارسي مصاحبه كردم اما در خصوص پارك موزه ، موضوع خيلي فرق كرد .

جان کلام اينكه اصرار بر انتقادهاي بیجا و نادرست باعث شد كه پروژه بزرگ پتروشيمي گلستان چند ماهي را به رفع چالش ها و موانع پیش رو بپردازد و همين از دست دادن چند ماهه زمان ، كافي بود تا صندوق ذخيره ارزي به صندوق ذخيره ملي تغيير نام بدهد و بعد هم به دليل گران شدن دلار و نوسانات بازار ارز در تهيه امكانات و لوازم مورد نیاز پروژه با مشکلات گوناگون روبرو شوند و مضافا اینکه عزم و اراده جدی مسئولین و متولیان امر ، به سستی بگراید و در نهایت ، نتیجه این شد که بعد از گذشت حدود 5 سال از زمان زده شده کلنگ احداث پروژه ، دودی از این کارخانه بالا نیاید و چرخهای این کارخانه بزرگ نچرخد و مدعیان محیط زیست هم خوشحال باشند که به مقصود خود رسیده اند .

اين افراد بايد در مقابل خیل عظيم بيكاران فعلي استان ( كه خيلي از آنها تحصيلكرده هستند ) و هزاران سهامدار این پروژه ( که با زحمت و هزاران امید سهام آنرا خریدند ) ، پاسخگو باشند و در برابر نسلهای آينده نيز همين طور كه چرا با طرح بهانه هاي واهي دوست دارند در مقابل خواسته هاي بحق مردم صف آرايي كنند و بي جهت به همه چيز ايراد بگيرند .

اگرچه به نتیجه نرسیدن بزرگترین پروژه صنعتی استان عوامل و موانع دیگری نیز دارد ولی این نوشته به بعد رسانه ای این موانع پرداخت ولی به دلیل اهمیت موضوع و تاثیر فراوان این پروژه بر رشد و توسعه استان ، " گلستان ما " این موضوع را از مسئولین استانی مربوط ، نمایندگان مجلس و ... پیگیری خواهد کرد .

امیدواریم روزی برسد که مجتمع بزرگ پتروشیمی گلستان با کمترین آلایندگی محیط زیست ، اشتغال هزاران هم استانی بیکار ، خوشحالی خانواده های سهامدار و رشد و بالندگی استان و ... شروع بکار کند .

نگارنده : جعفر عباسی

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه