نوری زاد احمق است یا خود را به حماقت زده؟!

نوری زاد احمق است یا خود را به حماقت زده ؟! در هر صورت با شواهد و قراین به این نتیجه می رسیم که او تنها برای خودنمایی و جلب توجه راه را به بیراهه می رود.

به گزارش زرین نامه؛ آیا نوری زاد از جناح و گروه خاصی خط می گیرد؟ آیا بعد از عدم موافقت با ساخت سریال های پشمکی اش در حال انتقام گیری است؟ آیا او به دنبال انتقام گیری از نظام جمهوری اسلامی ایران است ؟

حضرت علی (ع) می فرمایند:

نادان آن کسی است که مطالب و مقاصد، او را برده ی خود سازد و به اسارت و بندگی خویش در آورد.

قبل از هر سخنی لازم است، روشن شود این همه گستاخی و بی ادبی چهره ای که خود را هنرمند و روشن فکر می داند، چرا و به چه منظوری صورت می گیرد!

نوری زاد کسی را می ماند که خود را روشن فکر می خواند و هنوز میان دو راهی کفر و ایمان مانده است.

کسی دلیل حمله گستاخانه نوری زاد به اسلام را نمی داند و شاید خیلی ها با خواندن جمله های نوری زاد درباره اسلام که می گوید؛ "اسلام دین کج اندیشی است و ما باید مسلمانان را از کج اندیشی خارج کنیم و به مسلمان ها یاد بدهیم که چطور فکر کنند و چطور عمل کنند". به چشم یک احمق به او می نگرند، یعنی جامعه ای به این وسعت و دین رحمت الهی منتظر است تا فردی که هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست، بیاید و انقلاب دینی انجام دهد.

نوری که زاده جهل است

نوری زاد درباره نماز خواندن نیز می گوید؛ "من نماز نمی خوانم ولی در عوضش محبت می کنم"، در اینجا لازم است از نوری زاد پرسیده شود، به چه کسی، به چه مقامی محبت می کنی، آیا محبتت بر سجده ی بر شیطان ختم نمی شود ؟!

وی در برخی نوشته ها و گفته هایش تا آنجا پیش می رود که لباس داعش بر تن کرده و زیر پرچم تفرقه انگیزان می رود، به مذهب شیعه حمله می کند و با توهین و افترا به یک داعشی تمام معنا تبدیل می شود که تنها شاید یک سلاح کم دارد تا برای اثبات بیشتر خود علاوه بر هتاکی، خون ریزی های پی در پی راه بیاندازد.

نوری زاد ای که تا دیروز مخالف سرسخت اصلاح طلبان بود به یکباره می شود دایه ی مهربان تر از مادر و اصلاح طلبی به تمام معنا. ناگهان مخالف تمام ارکان نظام و آرمان های انقلاب اسلامی می شود تا آنجا که کم مانده خود را سوپرمن یا بت من معرفی کند.

نوری زاد که خود را علامه ی دهر می داند، به جایگاه خداوندی هم حمله می کند و می گوید؛ "حتی اگر حرف های خدا هم در عقلم نگنجد، برای من غیر قابل قبول و پیروی است." یعنی جناب روشنفکر ما دنبال خدایی می گردد که از ایشان اجازه بگیرد که این جمله را به زبان بیاورم یا خیر!

وقتی نوری زاد به بحث درباره انقلاب می رسد، بسیار بی پرده می گوید؛ "کاش انقلاب نمی کردیم" و به همین راحتی، همه خون دل هایی که خورده ایم برای وی بی دلیل و الکی جلوه می کند.

شاید هم حق دارد! چون در آن صورت کافی بود یک بار به دست بوس درباریان برود و با کمی... کلی بودجه برای ساخت هر فیلمی به دست بیاورد.

وی انقلاب را بیهوده و سبب عقب ماندگی، زیر سلطه بودن از لحاظ نظامی و علمی را سبب بالندگی و غرور کشور می داند و ادعا می کند اگر انقلاب نبود الان منازل ما با برقی از نیروگاه های مجهز ژاپنی ها و آلمانی ها تامین می شد، اما به این نکته که یک کشور زیر سلطه حق ندارد حتی آدرس کلید های روشن و خاموش نیروگاه ها را بداند و اگر کشور سلطه گر به هر دلیلی یکباره تصمیم بگیرد که امشب نیروی برقمان را تامین نکند، چه کسی می توانست روشنایی جامعه را تامین کند!

البته نوری زاد در امور نظامی هم تبحر خاصی دارد. وی می گوید؛ "اگر انقلاب نمی کردیم و امور نظامی دست امریکایی ها بود ما الان به طبع خیلی قوی تر از وضعیت کنونی بودیم و از هر لحاظ پیشرفته و مجهز تر بودیم."

چند سوال:

آقای نوری زاد مگر زمان شاه، تمام پادگان ها و وضعیت اطلاعاتی و نظامی و تجهیزات هوایی، زمینی، دریایی، مخابراتی و پدافندی در اختیار آمریکایی ها نبود؟

اما وقتی جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد، چه شد که این همه تجهیزات برای ما ایرانی ها بیگانه بودند؟!

مگر آن زمان علم ساخت موشک در جهان وجود نداشت؟ چرا ما آنقدر در این زمینه ناتوان بودیم؟

مگر مدیریت تمام تجهیزات و تکنولوژی ها در دست آمریکا نبود؟ چرا از نحوه ی ساخت این تجهیزات هیچ اطلاعاتی نداشتیم؟

با خود تکرار کن:

"اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَ نْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّآلِّينَ"

نویسنده: محمد سلیمی

اخبار مرتبط:

وقتی نوری‌زاد دین جدید می‌آورد / عبادات اعمالی هستند که تنها انرژی مسلمانان را می‌گیرد!

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه