راهبرد رسانه های چندزبانه و نهضت مترجمان رسانه در ایران
داشتن برنامه برای مخاطبان بی شمار غیرایرانی در سراسر جهان از سوی رسانه های مجازی ایران ایده جدیدی است که نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکا و دعوت از آن ها برای مطالعه درباره دین اسلام باعث شد این ایده قابلیت طرح مضاعفی در فضای رسانه ای ایران داشته باشد.
به گزارش زرین نامه؛ این نوشته، بیستمین اثر نویسنده در بیش از یک سال اخیر است. رسانه های دوزبانه و چندزبانه یکی از موضوعات تخصصی خانواده رسانه است. اما این که رسانه های مجازی برای مخاطبان بی شمار غیرایرانی در سراسر جهان چه برنامه هایی باید داشته باشند ایده جدیدی است. نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکا و دعوت از آنها برای مطالعه درباره دین اسلام باعث شد این ایده قابلیت طرح مضاعفی در فضای رسانه ای ایران داشته باشد.
انقلاب اسلامی پس از چهار دهه به برهه بسیار مهمی رسیده و ظرفیت آن را به خوبی پیدا کرده تا بتواند از بالای سر دولت ها بی محابا اما سنجیده مردمان آنها را برخلاف تصویرسازی های رسانه ای نظام سلطه به سوی اسلام فراخوانده و پاسخی موثر به تهاجم فرهنگی غرب بدهد.انسان های آزاده جهان با وجود پیچیدگی های رفتاری دولت ها ، قدرت فهم مسائل پیرامونی و جداسازی حق و باطل را از یکدیگر دارند.آنها دلایل و زمینه های گسترش خشونت مذهبی را در جهان اسلام درک می کنند و می دانند غرب برای فرافکنی مشکلات خود و مواجهه با نفوذ اسلام در اروپا و آمریکا دچار تناقضات رفتاری شدیدی شده است.
این مسئله ، ریشه های تاریخی دارد.تمدن غرب پس از یک دوره رکود در قرون وسطا به صحنه سیاست های جهانی بازگشته است و با مهندسی افکار عمومی می خواهد به هر قیمتی بی رقیب باشد.جنگ های استعماری در قرون نوزدهم و بیستم به مرز بندی کشورهای شمال و جنوب در حال حاضر منجر شده است.
80 درصد منابع جهان توسط 20 درصد جمعیت که در کشورهای اروپا و آمریکا قرار دارند مصرف می شود.ماکیاولیست ها در غرب با اخلاق زدایی از عرصه سیاست، زمینه های این غارت را فراهم آورده اند. غرب با کمک دو عامل سیطره رسانه ای و سکوت سازمان های بین المللی وابسته به نظام سلطه، به زعم خود، مانع فرهنگی و سیاسی مهمی بر سر راه این رابطه آمرانه نمی بیند.بهای پیشتازی غرب را در جهان سایر ملت ها باید بپردازند.
در این شرایط دعوت از جوانان اروپا و آمریکا به سوی اسلام اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد.چرا که از نظر غرب، بشریت به پایان تاریخ رسیده و نسخه ای شفابخش تر از لیبرال دمکراسی در زندگی انسان معاصر وجود ندارد.اسلام را منبع خشونت معرفی می کند و جمهوری اسلامی ایران را در نوک پیکان حملات خود قرار می دهد.
در اینجاست که این ترفند با دعوت از جوانان غربی به دین اسلام به زمین آنها بازمی گردد.رسانه های دوزبانه و چندزبانه، یکی از اصلی ترین راهبردهای ارتباطی با این جهان تحریف شده از سوی غربی ها بشمار می رود. جذب مردم در حیطه های فرهنگی اتفاق می افتد و پیشتازان این عرصه، رسانه های مرکز و محلی در ایران هستند. در چنین شرایطی است که اتخاذ راهبرد رسانه های دوزبانه و چندزبانه در کشور اجتناب ناپذیر خواهد بود.
سوال این است چگونه با توجه به مسئله اقتصاد رسانه در ایران ، امکان انتشار همزمان محتواهای تولید شده به زبان انگلیسی و سایر زبان های منتخب در رسانه های مرکز و بویژه محلی که از منابع مالی محدودتری برخوردارند وجود دارد؟
واقعیات موجود نشان می دهد که خانواده رسانه در ایران با بحران مالی مواجه است. این که آسیب شناسی شود چرا رسانه های غیرمکتوب و بویژه مکتوب در گستره سراسری و محلی بطور اخص و کالاهای فرهنگی بطور اعم در سبد هزینه های خانوارهای ایرانی بالنسبه کمتر قرار می گیرند و بررسی نقش حاکمیتی دولت ها در این زمینه بیانگر چه کاستی هایی است به فرصت دیگری موکول می شود اما برای ورود به عرصه های تعامل فرهنگی و جذب مردمان سایر ادیان و بلاد غیراسلامی این یک امر پذیرفته شده عقلی است که باید از تمامی ظرفیت های ملی استفاده بهینه کرد.
تبلیغ مبانی اسلام در شرایط حاکم بر نظام بین الملل از وظایف حاکمیتی حکومت اسلامی است و اگر این را بپذیریم و بخواهیم از این منظر از ابزار رسانه به خوبی بهره برداری کنیم به راهبرد رسانه های دوزبانه و چندزبانه می رسیم.رسانه های مجازی در ایران برای اجرای این راهبرد ، مقرون به صرفه و مناسب تر هستند.
دسترسی آسان به رسانه، سرعت بالای زمان انتشار، توان به روزرسانی محتواها، دربرگیرندگی و جهانی بودن، قابلیت جستجوی سریع، هزینه های پایین تر انتشار الکترونیکی، برخورداری از امکانات خاص دیداری و شنیداری، امکان ذخیره سازی و ارسال رایگان رونوشت به دیگران و از همه مهم تر کارویژه های تعاملی و آموزشی از ویژگی های منحصربفرد رسانه های مجازی هستند.
راهبرد رسانه های دوزبانه و چندزبانه به نهضت مترجمان رسانه در کشور نیاز دارد.هزینه های استفاده از تمامی مترجمان در این طرح عظیم رسانه ای بلحاظ جنبه های حاکمیتی آن از محل منابع مالی دولت باید تامین شود.
از آنجا که برنامه ریزی ، اجرا و نظارت بر امور رسانه از ماموریت های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اجرای راهبرد رسانه های دوزبانه و چندزبانه در ایران در سرفصل برنامه های سالانه آن وزارت لزوماً قرار می گیرد و بودجه واعتبارات خاص خود را نیز می طلبد.
دعوت رهبر معظم انقلاب اسلامی از جوانان غربی به شناخت پیرامون زیبایی های دین اسلام نقطه عطفی در روابط جهان اسلام و غرب محسوب خواهد شد و با برنامه ریزی های دقیق، آیندگان آثار آن را بحمدالله خواهند دید.این تیر از کمان رها شده و برگشت ناپدیر است.من معتقدم راهبرد رسانه های دوزبانه و چندزبانه و نهضت مترجمان رسانه در ایران برای تبلیغ مبانی اسلام و پیشرفت های ایران اسلامی لازم و ملزوم یکدیگرند و هرکدام به رشد کمی و کیفی دیگری می انجامد.
فن ترجمه به بین المللی شدن رسانه های ایران کمک شایانی خواهد کرد و رسانه نیز باعث اعتلای فن ترجمه در ایران خواهد شد. مخاطبان غیرایرانی وقتی با حجم وسیعی از محتواهای تازه آن هم به گستردگی تمامی رسانه های مجازی در ایران مواجه شوند این سونامی رسانه ای و خبری آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. عامل تکرار، یکی از قدیمی ترین و هنوز کارآمدترین شیوه اثرگذاری بر مخاطب است که نظام رسانه ای غرب با توجه به کثرت بنگاه های خبری خود از آن استفاده می کند. جذابیت و عناصر سمعی و بصری عامل دیگری است که رسانه های مجازی در ایران از آن می توانند به خوبی برای تاثیر بر مخاطب و انتقال پیام در قالب این طرح حاکمیتی بهره ببرند.
کارکرد تعاملی رسانه های مجازی با مخاطبان از دیگر عوامل است که برای تبلیغ مبانی اسلام و معرفی پیشرفت های ایران اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. طرح سوالات و پاسخ به آنها، روشنگری و ارایه نظرات کاربران، انتقال تجربیات فردی به دیگران، معرفی تشرف یافتگان غربی و سایر ادیان به دین اسلام، آموزش مبانی اسلام و آشنایی با ایران اسلامی و مردمان مناطق و نواحی مختلف آن به مخاطبان غیرایرانی از آثار اجرای این طرح بزرگ رسانه ای است.
علی القاعده با توجه به پراکندگی رسانه ها در جغرافیای پهناور کشور عزیزمان باید با برنامه ریزی لازم از خدمات مترجمان واجدالشرایط که تحت نظارت ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها فعالیت خواهند کرد بهره برد.استان تهران از این حیث امکانات بیشتری دارد. ناگفته پیداست این حضور فعالانه رسانه های مجازی ایران در سطح جهانی و با نسخه یا نسخه های همزمان ترجمه شده، تهدیدهای خارجی نیز دارد که باید پیش بینی و به حداقل ممکن رسانده شود. همکاران سابق من در روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقش هدایتی خوبی در این طرح می توانند داشته باشند.
انتظار رسانه های محلی و مرکز از برنامه ریزان و مجریان ارشد فرهنگی کشور این است که بسترسازی کنند.رسانه ها باید شرایط را مهیا ببینند.من سال ها در ستاد مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار کرده ام.کارشناس نمونه آن وزارتخانه در سطح ملی بوده ام. طراح و نگارنده " آیین نامه نحوه فعالیت روابط عمومی آن وزارت " در سال 1386 هستم که به تمامی معاونت ها، سازمان ها، مراکز تابعه و ادارات کل استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجرا ابلاغ شده است.
البته دو سال است که به وزارت امور اقتصادی و دارایی منتقل شده ام اما حوزه فرهنگ را خانه خود می دانم.پیش از اینها همانگونه که گفتم در ستاد مرکزی وزارت آموزش و پرورش کار کرده ام.آنجا نیز خانه من است. حاصل این تجربه اندوزی این است که به کمک تحصیلات تکمیلی در رشته روابط بین الملل و سال ها کار در رسانه به جامع نگری قابل تاملی رسیده ام و مدت هاست این یافته ها را از طریق رسانه های مرکز و محلی به ایران عزیز تقدیم می کنم.
ناگفته پیداست که رسانه جزیی از هویت من است و عنوان فعال رسانه را از سایر عناوین بیشتر می پسندم و به آن افتخار می کنم.بخش مطبوعاتی در ادارات کل استانی به سخت افزار، آگهی ها، یارانه ها، نظارت ها و اعمال قوانین مرتبط با رسانه در حوزه نشریات و سایت ها و مسائلی از این دست می پردازند که بسیار هم مهم بوده و باید انجام شوند. اما این روابط عمومی ها هستند که با یک تعریف جدید و نیروی مضاعف نیاز است کارکرد ارتباطی و تعاملی رسانه های محلی را در استان ها مدیریت کنند.
همکاران سابق من در مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مطلع ترین کارشناسان در حوزه روابط عمومی و رسانه هستند و من از آنها درس های فراوانی فراگرفته ام و اگر این ماموریت به آنها محول شود یقین دارم به بهترین نحو می توانند امور ارتباطی و تعاملی با رسانه های مرکز و محلی را به کمک تمامی همکاران خوبم در روابط عمومی های ادارات کل استانی ساماندهی کنند.
با این حال، آماده ام یافته های خود را در حوزه رسانه های مرکز و بویژه محلی با افتخار به آنها تقدیم کنم و قوانین و مقرراتی را که سال ها قبل نوشته ام برای انجام ماموریت های جدید روابط عمومی بویژه در حوزه ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها و رسانه های محلی بازنگری و تدوین کنم. همه می دانند که من به انتقال تجربه ها و یافته های فکری و کاری خود همواره به عنوان وظیفه دینی و حرفه ای اعتقاد راسخ دارم و در جایگاه های جدید اداری به هیچ وجه گذشته را فراموش نمی کنم. امروز من، حاصل احترام به گذشته است و فردای پربارتر، ثمره دیروز و امروز خواهد بود.
نویسنده: علیرضا سعیدآبادی کارشناس ارشد روابط بین الملل و کارشناس اقتصادی
انتهای پیام/ ت
ارسال دیدگاه