گفتمان سازی در اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به فرهنگ عمومی
قریب یک سال از نام گذاری سال 93 به نام"اقتصاد و فرهنگ وعزم ملی ومدیریت جهادی" و بیش از یک سال از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی در بهمن 92 از سوی مقام معظم رهبری می گذرد و این نام گذاری همواره چراغ راه آینده کشور بوده است. اما اینکه چقدر توانسته ایم این شعار را تحقق ببخشیم، موضوعی است که همه دستگاه های فرهنگی و اقتصادی با دوری از شعارزدگی و تئوری پردازی می بایست همه توان خود را به این امر خطیر معطوف می کردند.
به گزارش زرین نامه؛ اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین دغدغه های رهبری در سال های اخیر است که در این مقطع حیاتی از انقلاب اسلامی تبیین فرمودند تا کشور با اتکای به درون و عبور از گردنه های سخت در مسیر پیشرفت، الگویی اسلامی و ایرانی را به دنیا معرفی کند.
از یک منظر می توان گفت رهبر انقلاب در سخنرانی تحویل سال به دنبال ایجاد یک فرهنگ سازی عمومی در اقتصاد بر پایه های دینی و ملی بوده است و براساس همین اولویت می باشد که می فرمایند: اگر استقلال اقتصادی را از دست بدهیم استقلال فرهنگی را هم از دست می دهیم.
نکته حائز اهمیت آن است که گفتمان سازی در زمینه اقتصاد تبدیل به یک گفتمان عمومی شود که این موضوع می تواند بسیاری از مشکلات را بر طرف و کارها را آسان کند.
لزوم پایبندی ملت به استفاده از تولیدات داخلی
مقاوم معظم رهبری در تبیین شعار سال به الزاماتی اشاره کرده اند که یکی از آن ها "پایبندی ملت به استفاده از تولیدات داخلی" است و این مهم جز با فرهنگ سازی عمومی و همراهی همه دستگاه ها و ارکان جامعه میسر نیست.
ایشان در توضیح این نکته می فرمایند: " نمی گویم خرید جنس خارجی حرام است اما عرض می کنم مصرف کالاهای داخلی برای مقاوم سازی اقتصاد و پیشرفت کشور یک ضرورت مهم است و بر همهی مسائل از جمله اشتغال و افزایش کیفیت تولیدات داخلی اثر مثبت می گذارد که البته وظیفه مسئولان و مدیران در این زمینه بیشتر از دیگران است."
پرداختن به همه ی جهات اقتصاد مقاومتی بسیار گسترده می باشد که این یادداشت به یک بعد آن پرداخته است.
سوالی قابل توجه آنست که آیا سبک زندگی، روش آموزش، قوانین و مقررات موجود و نظارت توانسته در جامعه حس خود باوری و عِرق ملی برای استفاده از تولیدات داخلی را ایجاد کند؟ اینکه راحت جنس خارجی می خریم، جوانانمان را بیکار و برای دیگران اشتغال ایجاد می کنیم و گاهی جنس بد به ما می دهند و ما می پذیریم یا جنس با کیفیت تولید نمی کنیم و در ذهنیت مردم کالای ایرانی را مخدوش می کنیم، بخشی از فرهنگ تاریخی بجا مانده از سالیان دور گذشته است که باید با عزم ملی تغییر کند. اگر چه مردم در طول انقلاب در این مسیر گام های بلند و بسیار موثری برداشته اند که توانسته تحریم های سی و شش ساله را پشت سر بگذارد، اما تا نطقه مطلوب فاصله داریم.
ضرورت آموزش استفاده از کالای داخلی در مدارس
فرزند ما در خانه مدرسه و دانشگاه باید آنگونه تربیت شود که بداند تحریم چیست و راه برون رفت از آن تکیه برتوان داخلی است. آیا توانسته ایم فرهنگی بسازیم که در رقابت برای خرید یک جنس اولویتمان خرید کالای ایرانی باشد؟
آقای چانگ استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج در کتاب خاطراتش به نام "نیکوکاران بدکار"می گوید: در ابتدای توسعه و پیشرفت کشورم و برای ایستادن روی پای خودمان در مدرسه به ما آموخته بودند هر جا در خانه فامیلتان رفتید و دیدید حتی یک شکلات خارجی دارند، بدانید این خائن به میهن است و اسم این فرد را به عنوان خائن روی تابلو مدرسه میزدیم." و این خاطره تلاشی از یک جامعه برای ماندگاری است.
میهن دوستی را به فرزندانمان بیاموزیم
اقتصاد فقط بانک و مالیات و سازمان برنامه و بودجه وکارخانه و.... نیست. اقتصاد یک فرهنگ تربیتی است که در خانه، مدرسه، دانشگاه و در جامعه شکل می گیرد. اما قبل از هر آموزه اقتصادی باید حس میهن دوستی در اولویت تربیت فرزندمان قرارگیرد تا با اتکا به این حس در دفاع از مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژی همواره سربلند باشند.
ما در جنگ تحمیلی، مقاومت جهادی را به جهان معرفی کردیم
در هشت سال دفاع مقدس، مردم ما با عنایت به عزم ملی و دینی توانستند بخشی از ظرفیت ارزشمند خود را به نمایش گذاشته و مقاومت جهادی را به عنوان یک فرهنگ در جهان معرفی کنند. در آن مقطع حساس بسیاری از مادران شهدا و ایثار گران اگر چه سواد آکادمیک نداشتند ولی فهم سیاسی و دینی داشتند. آن ها به موقع فهمیدند که باید شوهران و فرزندانشان را به جبهه بفرستند تا در برابر هجمه دشمن بایستند.
مقاومت فرهنگی برای مقاومت اقتصادی
بعد از جنگ سخت نظامی و عدم توفیق دشمن، این دشمنی با شکلی متفاوت، ابزاری جدید، با حربه فرهنگی و اقتصادی ظهور کرد که برای توفیق در این راه نیز باید درس مقاومت فرهنگی و اقتصادی را خوب بیاموزیم و خوب در جامعه تبیین کنیم. اگر اقتصاد ما به تعبیر مقام معظم رهبری "درون زا" و "برون گرا"، مردمی، دانش بنیان و عدالت محور باشد، در برابر هرگونه تهدید و آسیبی مقاوم بوده و به تمام معنا مقاومتی خواهد بود.
در سال 2000 کشور کره جنوبی با صندوق بین المللی پول اختلافی پیدا می کند و بدهی زیادی بار می آورد. زنان کره ای در یک جنبش اجتماعی بزرگ، طلا جمع آوری می کنند. به نحوی که بدهی کره به صندوق بین المللی پرداخت می شود. کاری که سال ها قبل مردم بزرگوار ما در جنگ علاوه بر مالشان، طلای وجودشان را در راه خداوند دادند و یک همدلی عمومی ایجاد شد.
این که زنان و مردان یک جامعه پای مسائل کلان کشورشان ایستادگی کرده و پیوستگی اجتماعی ایجاد می کنند، همان فرهنگی است که نجات بخش یک ملت می باشد. بسیاری از جوامعی که امروز به یک کشور مولد تبدیل شده اند، از مبادی فرهنگی توانسته اند اقتصاد ملی را به یک باور عمومی تبدیل کنند. در این کشورها انواع داستان ها، رمان ها و فیلم ها ساخته شده که همه آن ها سعی کرده اند یک گفتمان عمومی از اقتصاد را در بین جامعه رایج کنند.
متون درسی در آموزش و پرورش و دانشگاه ها و شیوه تربیتی شان موید این فرهنگ و نشان دهنده یک جریان عمیق فرهنگی است که در نهایت در قالب یک برآیند عمومی شکل می گیرد.
لزوم توجه به ظرفیت های درونی برای تحقق اقتصاد مقاومتی
ما نیز در اقتصاد مقاومتی باید بتوانیم با فرهنگ سازی بومی و براساس ظرفیت های بالقوه درونی، کشور را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار دهیم. این فرهنگ سازی باید الهام گرفته از نظام فرهنگی اسلامی و مبتنی بر فرهنگ دینی باشد چرا که دلباختگی به اقتصاد غرب و ظواهر آن قطعاً ما را به اقتصاد مقاومتی رهنمون نخواهد کرد.
رهبر انقلاب می فرمایند: ظرفیت های عظیم نیروی انسانی از جمله جمعیت جوان، ده میلیون دانش آموختهی دانشگاهی، بیش از ۴ میلیون دانشجو و میلیون ها نیروی ماهر و مجرب صنعتی و غیر صنعتی، در کنار منابع طبیعی فراوان و بسیار پر ارزش، موقعیت جغرافیایی کم نظیر و زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، نشان می دهد که اقتصاد مقاومتی حتماً قابل تحقق است.
ایشان افزودند: البته ممکن است کسی بگوید شرایط تحریم اجازه استفاده از این ظرفیت های فوق العاده را نمی دهد، اما مگر ما در همین شرایط در عرصه های علمی و دفاعی از جمله نانو، هسته ای، سلول های بنیادی و صنایع دفاعی و موشکی به پیشرفت های خیره کننده دست نیافتیم؟
رهبر انقلاب تاکید کرده اند: با توجه به این واقعیات، اگر عزم خود را جزم کنیم، دست بدست یکدیگر دهیم و چشممان بدست دشمن نباشد که چه زمانی تحریم ها را برمی دارد یا برنمی دارد، در عرصه های دیگر از جمله اقتصاد نیز حتماً به اقتدار ملی دست می یابیم.
استخدام مفاهیم فرهنگ و اقتصاد در کنار یکدیگر در شعار امسال همراه با تاکید بر اقتصاد مقاومتی بیانگر اهمیت این دو مقوله به صورت توامان است. فرهنگ بستر و زمینه تحقق و تعا لی در دیگر حوزه ها از جمله حوزه ی اقتصادی می باشد، در پایان باید گفت تبدیل اقتصاد مقاومتی به یک فرهنگ عمومی جامعه را در مسیر موفقیت قرار خواهد داد.
نویسنده: ابراهیم احمدی،فرهنگی
انتهای پیام/ ت
ارسال دیدگاه