نه اصلاحات خاتمي ، اصلاحات بود و نه اصولگرايي احمدي ن‍ژاد ، اصولگرايي !

زرین نامه: با توجه به مجموعه مسایل و موارد قابل توجه در دو دولت، بايد اذعان داشت كه نه دولت خاتمي توانست اصلاحات را نهادينه كند و نه دولت احمدي نژاد نماينده خوبی برای گفتمان اصولگرایی بود .

بعد از اينكه دولت كارگزاران با رويكرد بازسازي و سازندگی بعد از دفاع مقدس به سراغ فرهنگ ليبرال دمكراسي غرب رفت و علنا در حل مشكلات كشور احساس عجز و ناتواني نمود و راه برون رفت از مشكلات بعد از جنگ را نزديك شدن به مفاهيم غربي عنوان كرد ، يك سري از افراد همين گروه به همراه جريان نو ظهور ديگري ، زمینه های تولد ، جریان دوم خرداد را بوجود آوردند .

جريان دوم خرداد که در ظاهر با اتحاد گروه های 18 گانه ایجاد شد را مي توان در گروههايي بزرگی چون مجمع روحانيون مبارز، جبهه مشاركت ايران اسلامي ، حزب اعتماد ملي ، حزب همبستگي ايران اسلامي ، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ، حزب كارگزاران سازندگي خلاصه كرد .

جریان دوم خرداد با شعار اصلاحات در روش اداره كشور بر مبناي " توسعه سياسي " به ميدان آمد و در خرداد سال 76 سکان مدیریت کشور را در دست گرفت .

تحركات ساختار شکنانه و منحرف جريان اصلاحات

مشكلات اين طيف همان آغاز راه آشکار شد و هنوز چند صباحي از عمر دولت اصلاحات نگذشته بود كه برخي افراد با برداشت سطحي از مفهوم آزادي و اعلام پايان گذشته ملال آور ، فرا رسیدن دوران آزادي واقعی را فرياد زدند .

مبناي تئوريك اين جريان توسط افرادی چون دکتر سروش ، سعيد حجاريان ، موسوی خوئینی ها و ... تدوین مي شد و دولت مردان اطلاحات عوامل اجرایی این تئوری های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی در سطح جامعه و حتی و مواضع بین المللی بودند .

دیدگاه های خاص رییس جمهور وقت و حضور افرادي چون عطاء الله مهاجراني بر عاليترين كرسي فرهنگی كشور باعث شد تا انحرافات و كجروي های عمیق و گسترده فرهنگي و اجتماعی در داخل كشور بوجود آورد .

آزاد گذاشتن افرادی چون سروش ، آقاجری ، کدیور و سایر به ظاهر اندیشمندان ( که قبلا در حلقه کیان پرورش داده شده بودند ) در سخنرانی ها و انتشار مطالب ضد فرهنگی در همایش ها ، مطبوعات و سایت ها و ... باعث ایجاد تشتت فکری و دینی گسترده و تناقضات آشکار مناسبات اجتماعی و سیاسی در کشور شد و بسیاری از مقدسات و ارزش ها مورد هجوم این دگر اندیشان قرار گرفت .

برگزاري همايش هاي خارج از ضابطه و عرف كشور ، ميتينگ هاي سياسي درون دانشگاهها و كادرسازي خبرنگاران براي ظهور قارچ گونه مطبوعات زنجيره اي از كارهايي بود كه در دوران اصلاحات به شدت پيگيري مي شد .

هنجارشكني ارزشهاي اسلامي هم به نوعي عادت روزمره دولت اصلاحات شده بود كه شايد عنوان كردن همه آنها از ذكر اين مطلب فراتر باشد (و خود مثنوی هفتاد من است ) ولي مي توان به عنوان نمونه می توان به قداست زدایی از قران ، توهین به پیامبر اکرم (ص) ، اهانت به امام حسین (ع) ، راه اندازی كارناوال شادي در روز عاشورا ، انحرافات گسترده در تفکر انتظار و ظهور ، كنفرانس برلين ، جشنواره ايران زمين در اهواز و . . . اشاره كرد .

حادث شدن واقعه 18 تير در سال 78 به عنوان بارزترین واقعه سیاسی دولت اول اصلاحات ، ایده اصلی تفکر سیاسی آنان را که اوج ولايت ستيزي جريان اصلاحات بود به خوبی نشان داد و بسياري از سركردگان و نمايندگان مجلس وقت نیز با اراذل و اوباش و ضد انقلاب همصدا شده و با سوء استفاده از شور و احساسات دانشجویان حوادث ناگواری را رقم زدند و به اماكن دولتي شورش بردند و حتی قصد هجوم به بیت رهبری را داشتند و برخي از سردمداران اين جريان در واقعه 18 تير ، علنا از واژه انتقام از رهبري استفاده كردند .

تولد گفتمان اصولگرایی در سطح ریاست جمهوری

اين تحركات ساختار شکنانه و منحرف جريان اصلاحات آنقدر ادامه يافت تا اينكه از دل مشکلات و معضلات گسترده ایجاده شده در اين دولت ، گفتمان جديدي در كشور ظهور كرد كه تابلوي اصولگرايي بر تارك آن مي درخشيد و سردمدار اين حركت انقلابی و ارزشی دکتر محمود احمدي ن‍ژاد شهردار سابق تهران بود كه توانست در دو کورس نفس گیر انتخابات سال 84 از سایر رقبا و بخصوص از هاشمي رفسنجانی در دور دوم پیشی بگیرد .

تفکر اصوگرايي با هدف بازگشت به اصول اوليه انقلاب ، ارزشهاي اسلامي و آرمان های امام خمینی (ره ) ( كه احساس مي شد در دوران هشت ساله اصلاحات مورد هجمه ها و لطمات جدي قرار گرفته اند ) و تحقق منويات مقام عظماي ولايت شروع به كار كرد .

اين جريان وقتي حمايت رهبر معظم انقلاب را بخاطر گفتمان انقلابی و مردمی پشت سر خود ديد ، مصمم تر به ساختن كشور و تكيه بر شعار خود اتكايي و شعار "ما مي توانيم" ، مشغول شد . پرداختن به حل مشكلات روستاييان و مستضعفان و نقاط محروم و توسعه متوازن کشور ، شاخصه اصلي دولت اصولگراي احمدي ن‍ژاد بود كه نشان می داد اين قشر و این ارزش مهم در دولت اصلاحات در كارزار بازيهاي سياسي به کلی فراموش شده بود .

دستاورد های دولت احمدی نژاد

احمدي نژاد در 4 ساله اول ( دولت نهم ) خیلی خوب كار كرد و با حمايت هاي رهبري و مردم توانست بخش هايي از آلام متراکم شده در جامعه را تسكين دهد . سفرهای استانی و اولويت دادن به مسكن ، اشتغالزايي ، سهمیه بندی سوخت و هدفمندي يارانه ها و ... كارهايي بود كه هيچ دولتي ريسك لازم برای اجرای آنها را به خرج نداده بود و اما احمدي نژاد با شجاعت به تمامي اين عرصه ها وارد شد .

احمدی نژاد حتي در عرصه خارجي گفتمان امام راحل (ره) مبني بر حذف اسراييل را با سخنان حماسي خود در مجامع بين المللي احيا كرد و گفتمان منفعلانه سیاسی ایران در صحنه بین الملل را به گفتمانی تهاجمی مبدل کرد و سرحد مرز های گفتمانی و حضور ایران را به اقصی نقاط دنیا و حتی حیات خلوت آمریکا ( کشورهای آمریکای لاتین ) برد .

دستاورد های پر افتخار دولت در مباحث اساسی دیگری نظیر : انرژی هسته اي ، سلول های بنیادی ، پیشرفت های شگرف هوا و فضا و ... از نقاط درخشان عملکرد دولت احمدی نژاد بود .

در مبحث " گردش نخبگان " به عنوان مهم ترین تئوری سیاسی در اداره حکومت ها و کشورها ، احمدی نژاد حرکت انقلابی دیگری کرد و در اقدامی متهورانه با کنار گذاشتن یک جمعیت نخبه حدود 310 نفره که از اول انقلاب تمامی پست های کلیدی کشور بین آنان دست به دست شده بود ( مثلا : زنگنه 16 سال وزیر نفت بود و ... ) ، تمامی وزرا و استانداران و مدیران کل و روسای سازمان های دولت خود را از چهره های نخبه جدید از همه استان های کشور بکار گرفت .

مجموعه گسترده دشمنان خارجی و اذناب داخلی آنان که مخالف با اصل انقلاب و آرمان های امام و رهبری بودند ، تداوم چنین مدیریت کلانی را در سطح داخل کشور و صحنه بین الملل به شدت به زیان خود دیدند و با فکر ایجاد انحراف و استحاله در جریان پیشتاز اصولگرایی با محوریت احمدی نژاد افتادند . ماجرای چگونگی ورود به این موضوع ، استفاده از روش های پیچیده و بکارگیری افراد خاص در ایجاد این انحراف خود فصل مفصلی است که پرداختن به آن ظرافت هایی دارد که فعلا از آن صرف نظر می شود .

تولد جریان انحرافی و آغاز حاشیه سازی های احمدی نژاد

نتیجه اینکه از اواخر سال 87 به بعد ، احمدی نژاد و تصمیمات دولت او کم کم تحت تاثیر جریانی موسوم "جریان انحرافي" قرار گرفت كه نفوذ اين جريان در بدنه اجرايي كشور باعث از دست رفتن فرصت ها و برخی دستاوردهاي اين دولت شد .

بعد از اينكه احمدي نژاد متاثر جريان انحرافي تصميم مي گيرد مشايي را به عنوان معاون اول خود معرفي كند جريان اصولگرايي تمام قد در مقابل وي مي ايستد . حتي مقام معظم رهبري طي نامه اي به رئيس جمهور از وي مي خواهد كه اين كار را نكند و به مصلحت دولت و رئیس جمهور نيست كه ايشان معاون اول باشد .

اما احمدي نژاد که داعيه ولايت پذيري ، سربازی ولایت و رابطه پدر و فرزندی با رهبری را داشت ، اعتنای کافی به نامه رهبر معظم انقلاب را بخرج نداد و در نهایت با رسانه ای شدن نامه مذکور به گونه ای خاص با موصضوع برخورد کرد .

ماجراي خانه نشيني 11 روزه احمدي نژاد هم از تلخ ترين روزهاي دولت اصولگرا بود که دقیقا متاثر از فعالیت جدی جریان انحرافی با هدف نفوذ در وزرات اطلاعات به منظور تاثیر در انتخابات مجلس سال 90 و ریاست جمهوری سال 92 بود که با تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب ناکام ماند . ولی اصل خانه نشینی احمدی نژاد ، دل همه دوست داران نظام و انقلاب و حتی طرفداران پر و پا قرص رئیس جمهور را به درد آورد و در قلوب و اعتماد عامه مردم به احمدی نژاد ، خدشه ای ایجاد کرد .

استفاده از نیروهای مومن و انقلابی در سمت وزیر و جابجایی خارج از عرف برخی وزیران از نقاط ضعف دولت احمدی نژاد بود . هنوز دلیل کنار گذاشتن وزیران پرکاری چون کامران باقری لنکرانی ، پرویز فتاح ، محسنی اژه ای ، دانش جعفری ، منوچهر متکی ، وحید دستجردی ، میرکاظمی ، محصولی ، محرابیان و ... بر خیلی از سیاستمداران و مردم مشخص نیست ولی همگان آن را نیز متاثر از فعالیت و نقش جریان انحرافی می دانند . البته دکتر الهام سخنگوی دولت گفته که تغییر و حرکت اساس عالم است و این در حرکت جوهری ملاصدرا نیز آمده است .

مطرح نمودن و تبيين مكتب اسلام ايراني نيز بلواي ديگري بود كه در دولت احمدي نژاد توسط تئوريسين اين گروه اسفنديار رحيم مشايي عنوان شد .

بعد از اينكه رهبر انقلاب پيگيري حوادث كهريزك را خواستار شد اما دولت در حمايت از سعيد مرتضوي دادستان تهران و از عاملان حوادث كهريزك دفاع كرد و با دادن پست هاي متعدد به وي مانع از محاكمه وي شد و حتي بخاطر مرتضوي صندوق تامين اجتماعي را سازمان تامين اجتماعي كردند و اساسنامه ها را چند بار تغيير دادند و در نهايت سازمان تامين اجتماعي را با مصوبه داخلي دولت زير نظر معاون اول بردند .

برخی قانون گريزي ها و عدم توجه به نقش مجلس شورای اسلامی باعث شد كه با بهانه های مختلف ، مجلس بارها صحنه های جنجالی با حضور رئيس جمهور ، وزرا و نمايندگان را به خود ببیند . اين شكاف تا جايي پيش رفت كه ما بعد از انقلاب اولين بار شاهد بوديم كه رئيس جمهور براي پاسخ به نمايندگان به مجلس احضار شد تا طرح سوال از رئیس جمهور هم به خود رنگ اجرا ببیند .

برخي بداخلاقي هاي سياسي رئيس جمهور در اوخر دولت دهم باعث شده تا بسياري از نيروهاي اصولگرا و مردم مومن و انقلابي حامي ولايت به جريان اصولگرايي برخاسته از دولت احمدي نژاد كه مدعي ولايت پذيري و اطاعت از ولي امر مسلمين را بود ، شك كنند . چرا كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در 19 دي ماه در ديدار با مردم قم عنوان داشتند : « كه هر گونه حركتي كه موجب بر هم خوردن وحدت قوا ، مسئولين و مردم تا روز برگزاری انتخابات خائن است » . ولي رئيس جمهور دو هفته بعد در يكشنبه سياه مجلس در ماجراي استيضاح وزير كار بجاي دفاع از وزير ، ويديويي از برادر رئيس مجلس پخش كرد و باعث جنجالی جدید در مجلس شد و خوراک تبلیغاتی مناسبی برای بیگانگان علیه نظام فراهم نمود و موج دلسردی و نا امیدی مردم از سران قوا را قوت بخشید .

اين حركت رئيس جمهور ، مسبب واكنشي بدتر از سوي جمعی از مردم نسبت به رئيس مجلس را به دنبال داشت و نتيجه آن اغتشاش در راهپيمايي 22 بهمن قم بود كه شيريني حضور حماسي مردم در راهپيمايي پر شكوه و با عظمت را به كام رهبري معظم و مردم تلخ كرد .

مردم بی توجه به حاشیه های داخلی و دشمنی های خارجی

نتيجه اينكه مردم عزيز ايران بعد از انقلاب مراحل سخت و حساسي را گذراندند . با تمامي اوصافي كه گذشت باز هم در تمامي صحنه هاي حساس به كمك نظام و ولايت آمده و با اين كار حمايت خود را اعلام كردند . حتي امسال با اين اوضاع بد اقتصادي كه خيلي از رسانه ها اعم از داخلي و خارجي اذعان داشتند كه جمعيت شركت كننده در راه پيمايي 22 بهمن كم خواهد بود اما همگان شاهد بوديم كه امسال تعداد شركت كنندگان بيشتري حضور داشتند و شور و حال مراسم نیز ارتقاء یافته بود که حکایت از بصیرت و هوشمندی ملت ایران داشت .

با تامل در نکات گفته شده و بسیاری موارد دیگر ، بايد اذعان داشت كه نه دولت خاتمي توانست اصلاحات را نهادينه كند و نه دولت احمدي نژاد نماينده خوبی برای گفتمان اصولگرایی بود .

اصلاحات در ذات خود واژه اي مقدس است كه همه ما منتظر مصلح کل و منجي هستيم و اگر درون مايه اي در اصلاحات مد نظر دولت خاتمي بود ، قطعا رهبري معظم انقلاب و مردم از آن استقبال مي كردند .

از طرفي گفتمان اصولگرايي دولت احمدي نژاد هم با حصاري كه جريان انحرافي آن را در بر گرفته ، به بن بست رسيده و به نظر مي رسد فعلا سياست " مدارا از سمت نظام و تحريك از سوي عوامل انحرافی در دولت " ادامه دارد تا اين چند ماه باقي مانده عمر دولت هم بگذرد .

دولت ، رئیس جمهور و گفتمان آینده

با این حساب باید منتظر ماند و دید که دولت و رئیس جمهور آینده با تجارب بدست آمده از دولت های پس از انقلاب چه گفتمانی را برای خود انتخاب می کند و در انتخابات پیش رو چه کسی می تواند اعتماد مردم برای جلب آراء آنان به خود را فراهم نماید .

مقام معظم رهبری اشاره به " اصولگرایی اصلاح طلبانه" داشتند که تلفیقی از دو مقوله اصلاحات و اصولگرایی می باشد . در این گفتمان اصلاحات مد نظر بر مبنای اصول انقلابی و اسلامی شکل خواهد گرفت .

قطعا دولت آینده نماینده جریان دیگری خواهد بود که امیدواریم بتواند گفتمان مورد نظر رهبری انقلاب و به نفع مردم و مصلحت کشور را پیاده کند . عملکرد و دستاوردی که هم دولت خاتمی در آن لنگ زد و هم دولت احمدی نژاد ، و بنظر می رسد دولت بعدی خود را به این شاخصه نزدیک خواهد کرد .

نویسنده : فرامرز گلستانی

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه