فرهنگ مصرفی در سایه عزم ملی و مدیریت جهادی

زرین نامه: یکی از عناصر قیمت گذاری و ارزش گذاری بر روی کالا ها سلیقه مصرف کننده است به این صورت که خوش آمدن یا بی میلی نسبت به یک کالا روی قیمت آن کالا تاثیر گذار است.

به گزارش زرین نامه؛ گاهی اموری مثل پیروی از «مد» یا چشم و هم چشمی در این امر موثر هستند. تاثیر سلیقه یک پیامد مربوط به سنت ها و فرهنگ ها و ارزش های حاکم است که بعضا در اقتصاد از آن به عنوان فرهنگ اقتصادی یاد می شود.

از این رو می تواند به مسیری معقول هدایت شود یا می تواند روندی نامعقول به خود بگیرد. امروزه با گسترش نظام سرمایه داری و گسترش رسانه های تبلیغاتی، مردم روز به روز به مصرف بیشتر کالاهای لوکس و غیرضروری و ناسالم تشویق می شوند.

این امر به خصوص در کشور های در حال توسعه بیشتر مشاهده می شود تا حدی که مصرف برخی کالاهای زینتی در برخی کشور ها گاهی چند برابر مصرف در کشور های توسعه یافته صنعتی است که فشار بسیاری بر اقتصاد این کشور ها وارد می کند و اقتصاد آن ها را آسیب پذیر کرده است چرا که برای مصرف کالاهای لوکس در این سطح گسترده این کشور ها نیاز به واردات این نوع کالا ها دارند و پول و سرمایه ملی که می تواند برای کارهای زیر بنایی و بلند مدت به کار گرفته شود خرج کالاهای لوکس می شود.

ایران هم از این امر مستثنی نیست و آمار قابل توجهی در مصرفی کالاهای زینتی به خود اختصاص داده است که هزینه های سنگینی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. شگردهای مختلف دولت از جمله عدم تخصیص ارز دولتی به کالاهای لوکس و وضع انواع مالیات بر این نوع کالا ها و گمرک نیز نتوانسته است جلوی علاقه ی مردم به مصرف این کالا ها را بگیرد و حتی این شگرد ها گاهی نیز نتیجه عکس داده اند و عرضه کنندگان و وارد کنندگان را به قاچاق و توزیع محصولات غیر استاندارد تشویق نموده است.

پس مشاهده می شود که سلیقه لزوما پدیده ای منطقی نیست و افزایش قیمت ها حداکثر باعث می شود که مردم در رقابت بین کالاهای لوکس به سمت کالاهایی با قیمت کمتر هدایت شوند. پس اصل موضوع که همانا مصرف گسترده و بیش از حد کالاهای لوکس است ، در جای خود باقی می ماند.
آن چیزی که می تواند به مصرف مردم جهت درست بدهد در یک جمله عبارت است از « حاکمیت فرهنگ پویای دینی و ارزش های مربوط به آن » که به وسیله آن می توان سلیقه های مصرفی را حداقل در جوامع اسلامی جهت درست داد.

در سال های بعد از جنگ تحمیلی برنامه های اقتصادی متعددی نوشته شده و به اجرا در آمده است و البته پیشرفت و توسعه نیز مسیر خود را تاحدودی طی کرده است اما بعد گذشت حدود 23 سال و اجرای انواع برنامه های اقتصادی هنوز اقتصاد کشور آسیب پذیر است و با تحریم یا تاثیر پذیری از بحران های مالی جهانی متلاتم می شود.
برای ضعف اقتصاد ایران دلایل چندی وجود دارد از جمله این دلایل همان طور که اشاره شد فرهنگ مصرفی مردم است که به جای این که تمام سرمایه های ملی را برای کارهای عمرانی و زیربنایی اختصاص دهد ، بخشی از آن را جهت مصرف کالاهای لوکس اختصاص می دهد.

جهت حاکمیت فرهنگ دینی در اقتصاد در گام اول می توان از رسانه ها استفاده کرد. چرا که آگاهی مردم و افزایش اطلاعات علمی و دینی مردم می تواند در سلیقه مردم و در نتیجه مصرف کالاهای مختلف تاثیر گذار باشد.

همچنین دادن تبلیغ مصرف کالاهای تولید ملی و دادن آگاهی به مردم درباره اقتصادی مقاوم و مستحکم در سلیقه مردم تاثیر گذار خواهد بود. همین امر مقدمه ی « عزم ملی » را برای پیشرفت و شکوفایی اقتصاد و مقاوم کردن اقتصاد در برابر تحریم فراهم می کند. به عبارتی میتوان گفت که رسانه های در این زمینه نقشی محوری به عهده دارند.

از طرفی هم مسئولین باید با حمایت از تولید داخلی و تلاش در جهت افزایش کیفیت تولیدات داخلی و افزایش مصرف این محصولات مقاومت اقتصاد ملی را افزایش دهند.

تولید داخلی باعث کاهش واردات و کاهش خروج ارز و سرمایه های ملی از کشور می شود و با همین سرمایه ها می توان پشتوانه بسیار قدرتمند برای اقتصاد کشور فراهم آورد.

همچنین با مدیریت سرمایه های در دست مردم به سمت تولید و نوآوری می توان پایه های اقتصاد ملی را تقویت کرد. اما انجام این امور علاوه بر حمایت مردمی به همت بالای مسئولین و تلاشی سخت نیازمند است. چرا که انجام این امور با دگرگونی های وسیعی در سطح اقتصاد همراه است و همراه با این دگرگونی ها کالا ها و خدمات باید پاسخگوی نیازهای مختلف مردم باشند تا بتوان با پشتیبانی مردم به اقتصادی مقاوم برسیم.

در نهایت می توان گفت مسئولین باید با مدیریتی جهاد گونه این فعالیت ها را انجام دهند تا بتوانیم به نتیجه مطلوب که همان« اقتصاد مقاومتی » است، برسیم. ان شاء الله

نویسنده: سید عارف ابوالفضلی

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه